« پرسیدم از غمت تنها گریستی ، آنقدر بیصدا که انگار نیستی
حرفی نمی زنی اما دلت پر است ، دلواپس که ای ؟ در فکر چیستی
انگار خسته ای ، در خود شکسته ای تا کی به انتظار باید بایستی ؟
آن سوی آینه از مرد روبه رو پرسیدم ای رفیق ! اصلاً تو کیستی ؟
اما تو باز هم جای جواب من آرام و بیصدا تنها گریستی ؟ »
پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.
اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.
برگشت به صفحه اول
Enable debugging to get additional information about this error.