-1.JPG

-1.JPG

ایام فاطمیه

برگزاری برنامه ایام فاطمیه در حوزه علمیه الزهرا(س) با مشارکت خواهران طلبه و خواهران بسیج

وبا سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای کوشکی

ایام فاطمیه

آیت الله خامنه ای

بنده حوائج یک ساله خود را در ایام فاطمیه میگیرم ….

رزق سال کشور را در شب های فاطمیه می گیرم …..

فرهنگی

برگزاری  نشست صمیمانه بین خواهران حوزه علمیه الزهرا (س) صفاشهر با دانش آموزان دبیرستان حضرت زینب (س)در حوزه علمیه

راهپیمایی 22 بهمن

شرکت خواهران طلبه حوزه علمیه الزهرا (س) در راهپیمایی تماشایی 22 بهمن 1396

برگزاری نشست فرهنگی

برگزاری نشست فرهنگی آسیب شناسی  فضای مجازی با حضور حجه الاسلام  والمسلمین فروهر کارشناس فضای مجازی حوزه علمیه

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

برگزاری نشست فاطمی با حضور کار شناس محترم جناب حجه الاسلام والمسلمین شواخی در حوزه علمیه الزهرا (س) صفا شهر

شهید

امام خامنه ای:

انگیزه های بسیار شدیدی وجود دارد

برای فراموشی شهدا…

نگذاریدیاد شهداء فراموش شود ……

 

مقام شهداء


شهید و شهادت در کلام حضرت امام(ره)
 


شهدا از نظر امام همچون شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان “عند ربهم یرزقون” اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب “فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی” پروردگارند.
 


اگر فاتحان دنیا افتخار می‌کنند به سرباز گمنام، اسلام بزرگ و ملت شریف و فاتحان عزیز ما افتخار می‌کنند به هزاران سرباز گمنام بزرگواری که در پی نام و نشان نیستند و برای کشور اسلامی خویش و اسلام عزیز و ملت انسان پرور افتخاراتی می‌آفرینند معجزه‌آسا و پیروزی‌های ژرف.فرق است بین سرباز گمنامى که قدرتهاى مادى دنیا به آن فخر مى‏فروشند و بین سربازان گمنامى که پرورده اسلام و مکتب توحید است، که انگیزه آنان تحصیل قدرت و اکثراً ستمکارى است و انگیزه اینان خدا و طلب حق است.

 

مناسبت روز

و بالاخره دهه فجر آمد، که طلوع فجر آزادی را نوید می داد. ملت، تا پای جان از راه و رهبر دفاع و حمایت کردند. شهیدان بر سر میثاق جان استوار ماندند.
جانبازان، روز و شب، از روی شیدایی حق و شیفتگی به مکتب، به سنگر سازی، درگیری، شعار و تظاهرات پرداختند و در برابر حکومت طاغوت، حتی یک لحظه هم سرخم نکردند و آری نگفتند.

بالاخره زنجیرها گسسته شد، ساعت فرا رسید و یکی از ایام الله تحقق یافت و وعده راست الهی به وقوع پیوست و خورشید تابید.

دیدی که دوام شب بسی کوتاه است؟

دیدی که سحر از پی شب، در راه است؟

آن عیسی ِ ما که زنده کرد، ایران را

حقا که مسیحا دم و روح الله است.

***

امـام آمـد و چون خون در رگ هایمان جاری شد. امـام آمـد و به سان نور، شب تارمان را روشنایی داد. امـام آمد و چـون روح به کالبد مرده مان، حیاتی دوبـاره بخشید.

امام آمد و زمستانمان را بهــاری جـاودانه کرد. امـام آمد و فــجــر آورد و در دسـتان پر نـورش، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را به ارمغان آورد.

سلام بر تو ای مطلعِ فجر.

ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی.

ای نور چشم ملت ایران خوش آمدی

ای یوسف عزیز به کنعان خوش آمدی

دیدی که چشم مردم ایران سپید گشت

یعقوب وار، در غم هجران خوش آمدی

***

دهه‌ی فجر، در حقیقت مقطع رهایی ملت ایران و آن بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است.

دهه‌ی فجر، آن آیینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دوره ‌های تاریک قبل، باید ما می نشستیم و اسمی از اسلام می آوردیم.

دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کرده‌اند.

خاطره‌ی امام، بیش از همیشه، در دهه‌ی فجر و بیست‌ و دوی بهمن است حتّی بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشان ‌دهنده ‌ی شخصیت آن بزرگوار است.

دهه فجرمبارک

حدیث روز

قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : ان فاطمةَ سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمینَ.


                                        همانا فاطمه، سرور زنان عالَم است.


                                                                                                              «بحار الانوار، ج 25، ص 360»

یا فاطمه

فاطمیه آمده ای فاطمیون غیور

خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه

در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری

این لباس مشکی ام باشد عطای فاطمه

فاطمه یا فاطمه ،فاطمه یا فاطمه

من کجا و گریه در بزم عزای او کجا

اشک چشمانم بود لطف خدای فاطمه

بر جراحات عمیق فاطمه مرهم نهد

هر کسی گرید میان روضه های فاطمه

فاطمه یا فاطمه،فاطمه یا فاطمه

مناسبت روز

شهادت حضرت صدیقه طاهره ، فاطمه الزهرا (س) بر عموم شیعیان تسلیت باد.

ولادت حضرت زینب (س)

❁﷽❁

#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد
از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست
رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب
کار ما نیست شناسایی نامت زینب

من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد
جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد

من در اعماق خیالم … چه بگویم از تو
من در این مرحله لالم چه بگویم از تو

چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است
هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

چه بگویم که خداوند روایتگر تو است
تار و پود همه افلاک نخ معجر توست

روبروی تو که قرآن خدا وا می شد
لب آیات به تفسیر شما وا می شد

آمدی تا که فقط زینت مولا باشی
تا پس از فاطمه صدیقه صغری باشی

آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند
تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد
باز تکرار همان سوره ی ” اعطینا ” شد

عشق عالم به تو از بوسه مکرر میگفت
به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت:

بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود
جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

سیدحمیدرضا_برقعی

مناسبت روز

مناسبت روز

حدیث روز

نکته روز

گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد و در مقابل گرگ مزدی به لک لک بدهد. لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد. گرگ به او گفت همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی برات کافی است.


وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینی ؛دنیا پر از تباهی است نه بخاطر آدمهای بد بلکه بخاطر سکوت آدمهای خوب.

نکته روز

 ! ?نماز اول وقت

به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجاحضور داشت. چند دقیقه بعداز ورود ما اذان مغرب گفتند
آقای پیرکراواتی،باشنیدن اذان ،درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد وسجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!!برای من جالب بود که یک پیرمرد صورت تراشیده کراواتی اینطور مقیدبه نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟

در جوانی مدتی از طرف رضا شاه مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!!
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم. رسیدیم مشهدو بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه می‌کرد . گفت برویم داخل که من امتناع کردم چه را گرفت وگریه کنان داخل ضریح آقا رفت.

پیرمردی توجه ام رابه خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود وسفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود. هرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان میرفت!
به خود گفتم عجب مردم احمق وساده ای داریم پیرمرد چطورهمه را دل خوش کرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات!
پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟
گفتم:چه شرطی و برای چی؟
شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه راسر وقت اذان بخوانی.!
متعجب شدم که او قضیه مرا ازکجا میدانست!؟ کمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد…
خلاصه گفتم :باشه قبوله و با اینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم واصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.!

همین که گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته وخوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول وقرارم با مرحوم “حسنعلی نخودکی” نمازم را سر وقت می‌خوانم.

روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند رضا شاه جهت بازدید آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم وایستادم به نماز. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد بلندشدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، گفتم: قربان درخدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید : مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(ع)شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد وبا چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته،کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، ونماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه !


بعدها متوجه شدم،آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگرهرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی” فاتحه و درود میفرستم.
(خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان)

 

نکته روز

 

 

?خــدایا…
مرا ببخـش
بہ خاطر تمام لحظہ هایی ڪه تو با من بودی
و من فڪر می ڪردم تنها هستم
بہ خاطر تمام ثانیه هایی ڪه
منتظرم می ماندی و من نمی آمدم

مرا ببـخش…
بہ خاطر تمام روزهایی ڪه تو برای من بهترین ها را خواستی
و من برای رسیدن به بدترین ها ناامیدت کردم….
به خاطر تمام درهایی ڪه کوبیدم
و هیچ کدام در خانه ی تو نبود

مرا ببخـش…
به خاطر تمام لحظه هایی ڪه ماهی قلب من خلاف جریان مسیر تو حرکت می کرد
و پرنده ی روح من پرواز نمی کرد و در آسمان رسیدن به تو گم نمی شد
به خاطر تمام گله هایم….
مرا ببخش یاربـــــ

سلام خدای خوبم

اگر همه دنیا بد باشند ولی تو اونجا باشی ،خدا به احترامت دستش به عذاب نمی ره.همه ی هستی به فدات یارسول الله(ص)

“و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم “

(آیه 33،سوره انفال)

از این که کسی متوجه و قدردان خوبی هایت نیست ،غصه نخور .خدا می دونه و ضایع کردن خوب ها تو مرامش نیست!

….انا لا نضیع اجر من احسن عملا

(آیه 30،سوره کهف)

کجا بودن مهم نیست،مفید بودن مهمه!

وجعلنی مبارکا این ما کنت

(آیه31،سوره مریم)

کتاب :سلام خدای خوبم،نوشته حسین ثروتی

حدیث روز

قال رسو ل الله (ص):

بالاخلاص یتفاصل مراتب المومنین

بوسیله حقیقت اخلاص است که درجات مومنین بر یکدیگر برتری و رفعت پیدا می کنند.

میزان الحکمه

شهید نواب صفوی

27 دی ماه شهادت سید مجتبی نواب صفوی

یک ربع اجازه ملاقات داشتند.سید مجتبی در زندان قصر بود.خانواده اش را که دید،بچه ها را در آغوش گرفت.حال آنها را پرسید و لحظه ای بعد گفت : “من با زرق و برق های دنیا گول نمی خورم .ببینید چطور زنان صدر اسلام شجاعت داشتند و چطور فرزندانشان در رکاب رسول خدا (ص)به شهادت رسیدند؛مانند حضرت زینب (س) صبور باشید.” همسر و فرزندان سید به حرف های او فکر کردند.آنها می دانستند که زندگی شان مثل موج دریاست،گاهی بالای موج اند و گاهی پایینش.

منبع:سید هادی خسرو شاهی،زندگی و مبارزات نواب صفوی

مناجات

خدایا ! ما بنده ی توییم وبنده را جز اطاعت نشاید،به ما  الفبای بندگی بیاموز.

خدایا ! بی نگاه لطف تو ،هیچ کار به سامان نمی رسد.نگاهت را از ما دریغ نکن.

خدایا ! میان دست کوتاه همت ما و خرمای نخل معرفت،نسبتی برقرار کن تا بیش از این در تنگنای جهالت نمانیم.

خدایا ! ما را مالک برترین ثروت ،یعنی همه ی نخواستن ها قرار ده.

خدایا ! ما اگر بدکنیم ،تو را بنده های خوب بسیار است تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگری کجاست؟!

خدایا ! خسته ایم .دل گشادتر از تو کیست؟درمانده ایم،کریم تر از تو کجاست؟

خدایا !به دل های پروانه وش شمعی شایسته عنایت کن که در پای هر کرم شب تابی فرو  نیایند و پیش چشم هر کور سویی جان نسپارند.

خدایا ! من از شراب چشم تو گر مست می شدم

فارغ از این جهان و هر چه در او هست می شدم

سید مهدی شجاعی

 

 

حدیث روز

مناسبت روز

مناسبت روز

 26دی ماه روز فرار شاه
  با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم ایران، و پس از آنکه تمامی سیاستهای محمدرضا پهلوی برای آرام کردن مردم خشمگین به شکست انجامید، شاه شاپور بختیار که از چهره های شناخته شده جبهه ملی بود، به نخست وزیری برگزید، اما این اقدام شاه هم فایده نداشت و کارنامه خاندان پهلوی چنان سیاه بود که مردم تنها به سرنگونی آن رضایت می دادند. شاه كه سالها تحت حمایت اربابان آمریكایی خویش و با تكیه بر اریكه سلطنت، كشور را تحت سلطه گرفته و عرصه تركتازی و غارتگری‌های خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجیح داد و مجبور به ترك ایران شد.   شعار های مردم پس از فرار شاه گفت: شعار‌ها این بود «ای شاه خائن آواره گشتی، خاک وطن را ویرانه کردی، کُشتی جوانان وطن ،الله اکبر، کردی هزاران درکفن، الله اکبر، مرگ بر شاه 5بار)» باز در درباره حضرت امام خمینی چنین می خواندند:«یارب نگهدار ، رهبر ما را ،مرجع ما را، پیروزی از حزب خداست، انافتحنا، عمر ستمگران فناست ،انافتحنا، روح الله 

در محضر بزرگان

آدمی که مزرعه‌اش را بکارد و چیز خوب بکارد و به آن برسد، آخر کار هم محصول بر می‌دارد. در هر مزرعه‌ای هم هر چیزی نمی‌شود کاشت. هر چیزی هر جایی عمل نمی‌آید. باید آب و خاک را بشناسی.
از یکی پرسیدم :"این زنها که مزرعه هستن* ، چه باید کاشت در این مزرعه ها؟!”

گفت: “نسل”

گفتم:"ضرر می‌کنی. آفتش زیاد است و محصولش کم. نه که بگویم نسل را از بیخ و بن بگذر ازش.

می‌گویم آن که باید بکاری تا آخرش برنده باشی، نیست. باید چیزی بکاری که آفتش کم باشد و محصولش زیاد. مزرعه است، گلدان که نیست”
… گفت :"چی بکارم؟”
گفتم :"برو محبت بکار. در این خاک که من می‌شناسم ، فقط تخم محبت می‌گیرد. یک دانه بکار ، صد دانه درو کن”

******************************************

شب که میخواهید بخوابید میدانم که هرکس را که اذیت کرده اید استغفار میکنید و از خدای خودتان میخواهید که “خدایا ما را ببخش و عفو کن و او هم از سر تقصیرات ما بگذرد” بعد آمده ای و میخواهی بخوابی میبینی باز هم خوابت نمی برد لذا با خودت میگویی” آنهایی را که من اذیتشان کرده ام که استغفار کردم اما آنها هم که مرا اذیت کرده اند، بیچاره اند، خدایا آنها را هم ببخش، من از آنها گذشتم”
آن وقت دیگر خیلی کار بالا میگیرد.
این طور نیست؟ از کسی که طلب نداری و به کسی هم بدهکار نیستی بدهکاری هایت را اول استغفار کردی و خدا بخشید حالا طلبکاریهایت را هم بخشیدی.

 **************************************************


برخی که خیلی گناه دارند می گویند یعنی خدا من را می بخشد؟
آنها نمی دانند وقتی که به این حال میرسند یعنی اینکه بخشیده میشوند.

«مرحوم دولابی»

وقایع روز

حادثه تلخ جان باختن دلخراش و تاثر انگیز کارکنان کشتی نفتکش سانچی را ،به ملت ایران و خانواده های داغدار آن عزیزان  تسلیت عرض می نماییم.

عفو و گذشت

«وَ لْیعْفُوا وَ لْیصْفَحُوا اَ لاتُحِبُونَ اَنْ یغْفِرَ اللهُ لَكُمْ»

و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟»(فصلت: 34).‏