قصه دلتنگی
یکشنبه 93/12/24
فاطمیه قصه سنگ و سبوست
فاطمیه هجرت از ما تا به اوست
فاطمیه موج آه شیعه است
بیت الاحزان نگاه شیعه است
…………………….
تا زخم هاي كهنه دل را روا كنم
با ذكر نام پاك تو ذكر نام خدا كنم
يا فاطمه به سجده بگويم به صد نفس
مولاي من تويي و به حاجت صدا كنم
…………………….
جان گل های جهان پیشکش یاسی که
زخمی سیلی باد و ستم داس شده است
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
همانا پاسخم نيش تبر بود
چه باک از تيغ زهرآلود دشمن
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است…
تو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ی یاس کتک داشت؟
دل خورشید محک داشت؟ نداشت!
یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!
غم مادر
سه شنبه 93/12/12
به احترام غم مادرت بیا مهدی
به قدر عمر مادرت بیا مهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی
اللهم عج لولیک الفرج
غم هجرانت اینقدر سنگین است که :
یکروز نه بلکه یک دهه
یک سال نه ، که هر سال
وهر سالی دو بار سوگواری نیز
تسلی مان نمی دهد
سلام خداوند بر بانوی بزرگواری که به خاطر عظمت مهربانی اش نسبت به پدر بزرگوارشان رسول خدا (ص) ام ابیها لقب گرفت
مشكل گشا باش
یکشنبه 93/11/19
مشکل گشا باش
آیت الله فاضل لنکرانی : ” من 50سال دارم اسلام می خوانم ، بگذار خلاصه اش را بریت بگویم : واجباتت را انجام بده ، به جای مستحبات تا می توانی به کار مردم برس . کار مردم را ره بیانداز . اگر در قیامت کسی ازت سوال کرد ،بگو فاضل گفته بود ”
چو غنچه گر چه دفروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
پی نوشت :
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
دهه پرفروغ فجر مبارکباد
چهارشنبه 93/11/15
وقتی صدای پای بهمن از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش تو می رسد. گویی شهیدانند که آمده اند برای بیعت دوباره برای هشدار و تذکر و بیداری . بهمن که از راه می رسدشهیدان پیمان نامه ی خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما می آورند تا فراموش نکنیم که باغبان لاله ها امام مهربان بود و سایبان لحظه ها، نگاهش هنوز هم نگران باغمان است. هر بهمن امام است که دوباره بر بال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه های باغمان را پر از نسترن و نیلوفر می نماید. گام هایش همه جا یاس می کارد و گل محمدی به خانه ها هدیه می کند.
بهمن همیشه در راه است.
فرارسیدن ایام مبارک فجر طلیعه ی آزادی ملت و محو استبداد و واپس راندن استعمار، بر ملت بزرگ ایران مبارک باد.
چرا طواف کعبه خلاف عقربه های ساعت است؟!
شنبه 93/11/11
به گزارش ایران ناز به نقل از ندای انقلاب، حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود. وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد ۵ نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود. این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد. اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود. وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد. این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.
عسکری صحیح است یا عسگری؟
پنجشنبه 93/11/09
به کار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی، به اشتباهات بزرگی منجر میشود. یکی از این اشتباهات که به طور مداوم با آن مواجه هستیم، بیان یا نگارش «عسگری» به جای «عسکری» است. به گزارش ایسنا به نقل از «عصر ایران»، آنچه به اهمیت رعایت صحیحنویسی وصحیحگویی در این لفظ میافزاید، برداشتهای غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیهالسلام قرار گرفته و بدینوسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است. شنیده میشود که گفتهاند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بیدانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیهالسلام را به این لفظ لقب دادهاند و عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف) در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند. این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری میزیسته، مینویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید. شایسته است گویندگان و نویسندگان و رسانهها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
تبریک میلاد
پنجشنبه 93/11/09
با نام «حَسَن»، باب یازدهم کتاب امامت نگاشته می شود و این، مژده ای است برای ما که چیزی به
کلیّت روشنی نمانده است. چیزی نمانده به سرزدنِ یگانه گوهر عشق و اتمام حجت.
از هم اکنون، دنیا چشمان پرفروغش را به انتظار می نشیند.
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.
بعضی حرفها سند نمی خواهند!
پنجشنبه 93/11/09
چند دقیقه نشده خودش را رساند.
چن روز پیش پیامک آمد “در اعتراض به فیلم موهن تجمع داریم”
گفت تا خودم فیلم را نبینم باور نمیکنم!
توجه توجه!!!!! هشدارپیامبر به پدران آخر الزمان
سه شنبه 93/11/07
متن روایت پیامبر اسلام به نقل از کتاب جامع الاخبار :
عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء.
رسول اكرم صلی الله علیه وآله وسلم به بعضى از كودكان نظر كرده و فرمودند: واى بر فرزندان آخر الزمان از روش پدرانشان!. سؤال شد: يا رسول اللَّه! از پدران مشرك آن ها؟. حضرت فرمود: نه، از پدران مسلمانشان كه چيزى از فرائض دينى را به آن ها ياد نمي دهند و اگر فرزندان، هم پى فراگيرى بروند، آن ها را منع مي كنند و تنها از اين خشنودند كه آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچيز باشد. سپس فرمود: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند!.
جامع الأخبار، ص: 106
نکته: روال مرسوم و معهود در زندگیِ گذشتگان این گونه بوده که والدین، فرزندان خود را بعد از آموختن سواد، نزد علماء می فرستادند تا احکام و فرائض دینی را به آن ها بیاموزند؛ امروزه این سنّت حسنه کمرنگ شده و آثار ندانستن احکام شرعی در بسیاری از مشاغل، مخصوصاً بازار مسلمین نمود پیدا کرده است.
دلیل وحدت اخلاقی بین انسانها
سه شنبه 93/11/07
در سوره حجرات آیه 13 آمده : شما را زن ومرد واز تیره ها وقبیله ها آفریدیم تا یکدیگر را بشناسید …………….
در انتهای آیه عنوان شده همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست
این امر به معنای وحدت اخلاقی بین انسانهاست
جای تعجب نیست ؟؟؟!!!!!!!!
دوشنبه 93/10/29
چند روزیست به هر جا می نگرم نشانی از پیامبر اعظم می بینم حقیقت این است که در کشور اسلامی ما نباید جای تعجب باشد اما تعجب می کنم ……………. خوب که دقت می کنم هر لحظه سخن از پیامبر اکرم (ص) بیشتر می شود تمام شبکه های سیما ،اخبار ، سخنرانی ها ،بنرها ،آهنگ ها و. …….. شک می کنم که باید خبری باشد که اینگونه لبها به نام محمد (ص) معطر می گردند چون تجربه نشان داده ما جز در مناسبتها وزبانم لال بی حرمتی ها سخن از ارزشهایمان نمی کنیم . در تقویم که مناسبتی نمی بینم ، بله درست است ویبتز همبی حرمتی وباز هم شرمندگی ، خاطره امام هادی (ع) برایم زنده می شود وموج اعتراض که عاقبت به سکوت انجامید واقدام مفیدی که انجام نشدشاید ما کفایت می کنیم به اینکه هر از چند گاهی حیوان صفتی ارزشهای مارا به تمسخر بگیرد وما تا چند روز ونهایتا چند ماه فقط محکوم می کنیم ومحکوم می کنیم ومحکوم می کنیم .
هشت موعظه از قرآن
یکشنبه 93/09/23
هشت موعظه از قرآن
روزی امام صادق (ع) به یکی از شاگردان خود فرمودند: در تمام این مدت که از من تعلّم نمودی، چه چیز از مکتب من آموختهای؟ آن شخص عرض کرد: هشت مسئله از شما آموختهام.
-1 فهمیدم هر کسی هنگام مرگ، از آنچه دوست دارد جدا میشود. سعی کردم تا دوستم کسی باشد که در وقت مرگ از من جدا نشود، بلکه در تنهایی مونس من باشد و آن دوست، کارهای نیک و خیر است، «من یعمل سوءا یجز به و لا یجد له من دون الله ولیّا و لا نصیرا؛ هر کس عمل بدی انجام دهد کیفر داده میشود، (و هرکه نیکی کند پاداش آن را میگیرد) (نساء123). حضرت فرمود: احسنت والله
-2 دیدم گروهی به داشتن مال افتخار میکنند و گروهی به نیاکان و طایفه خود مباهات مینمایند، و حال آنکه خداوند متعال، افتخار عظیم را در تقوا و پرهیزکاری، قرار داده ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست (حجرات13) پس کوشیدم نزد خدا گرامی و کریم باشم. حضرت فرمود: احسنت والله
-3 دیدم مردم در میان لهو و لعب و هواپرستی غوطهور هستند، اما از قرآن شنیدم که و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی؛ آنان که از خدا ترسیدند و پیروی از هوای نفس ننمودند، بهشت جای آنهاست (نازعات/40و 41) سعی نمودم تا در مقابل خواهشهای نفسانی ایستاده و جلب رضایت و خشنودی خداوند نمایم. حضرت فرمود: احسنت والله
-4 دیدم هر کسی که چیز نفیسی به دستش میرسد، میکوشد تا آن را حفظ کند، ولی از خدا شنیدم که من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیره؛ کیست که وام به خدا (در راه خدا انفاق یا قرض الحسنه) بدهد تا خدا چندین برابر به او عنایت فرماید (بقره245) من پاداش دوبرابر را برگزیدم و صندوقی محفوظتر از صندوق خدا نیافتم. همت گماشتم که هر چیز نفیس و گرانبهایی که به دستم رسید، در راه خدا بدهم تا برای روز حاجت من (قیامت)، ذخیره گردد.
-5 دیدم مردم بر سر رزق و روزی حسادت میورزند، و حال آنکه نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات؛ ما در دنیا رزق و روزی انسان را تقسیم و تقدیر کردیم و بعضی را بر بعض دیگر بیشتر دادیم (زخرف/32) بنابراین بر احدی حسد نبردم و نسبت به مالی که از دستم رفت، افسوس نمیخورم.
-6 دیدم برخی از مردم به خاطر کینههایی که در دل دارند با بعض دیگر دشمنی میکنند، در حالیکه إنّ الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدواً؛ شیطان دشمن شماست، شما نیز او را دشمن قرار دهید (فاطر6 .بنابراین مشغول شدم به دشمنی با شیطان و دیگر با مردم دشمنی نمیکنم. حضرت فرمود:احسنت والله
-7 دیدم مردم در راه به دست آوردن روزی بسیار تلاش و پافشاری میکنند (هر چند از راه حرام باشد)، با اینکه و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ما أرید منهم من رزق و ما ارید أن یطعمون إن الله هو الرزاق ذو القوه المتین؛ نیافریدم جنیان و انسان را مگر برای پرستش خدا، ما از آنان روزی نخواستهایم و طعامی اراده نکردهایم یعنی روزی دهنده ما هستیم نه آنها ، خداوند روزی دهنده تواناست(ذاریات56 تا 59) دانستم که وعده خدا حق است و گفتارش راست، اطمینان به وعده او پیدا کردم و راضی به گفتارش شدم، از این راه به عطای خداوند دل بستم، نه به مالم که در نزد غیر خداست. دیگر به سراغ روزی از راه حرام نرفتم و همت را در انجام وظیفه گماشتم. حضرت فرمود: احسنت والله
-8 دیدم بعضی از افراد، به بدن و پیکر سالم خود، اعتماد دارند و برخی به مال زیاد خویش دل بستهاند، و گروهی به افرادی مانند خودشان، تکیه و اعتماد نمودهاند، و شنیدم قول خداوند را که میفرماید: و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه کسی که پرهیزکار باشد، خداوند او را از گرفتاریها بیرون آورده و روزی او را از راهی که گمان به آن ندارد، میرساند، کسی که به خدا توکل نماید، خدا او را کافی است». (طلاق2و3) با توجه به این آیه، به خدا توکل و اعتماد نمودم و از دیگران چشم پوشیدم. حضرت فرمود: احسنت والله؛ به خدا سوگند، تعالیم تورات، انجیل، زبور، قرآن و دیگر کتب آسمانی به این هشت مسئله برمیگردد المواعظ العددیهص208
برگرفته شده از m5736z.blog.ir زارع پور
اربعین حسینی تسلیت باد
چهارشنبه 93/09/19
کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده
او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه ی هجده گل و کوکب شده
اربعین حسینی تسلیت باد
پیغامی از طرف خدا
یکشنبه 93/09/16
ناراحتید ؟ غمگینید ؟ احساس نا امیدی می کنید ؟
من فقط با شما به انداره ى یک دعا فاصله دارم ، با من حرف بزنید
کلام نور......
چهارشنبه 93/09/12
کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه،
با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟
پس به اندازه ای که او را باز داشته از او پذیرفته شود…!!!!
امام صادق(علیه السلام)
اگر اسلام این است ما نخواستیم...
سه شنبه 93/09/11
شیخ حسنعلی نخودکی مینشست
در جانماز و یک ساعت گریه میکرد و میگفت:
خدایا….مرا ببخش که
که مسیحیان را مسیحی و یهودیان را یهودی کردم!!!!!
به او گفتند آقا این چه حرفی است که می گویید؟؟؟
ایشان در پاسخ گفتند:
چون در رفتارم…
در ظاهرم….
در گفتارم….
در زندگی….
و در تمام مسائل اجتماعی خودم
طوری رفتار کردم که
مسیحی و یهودی گفتند: اگر اسلام این است ما نخواستیم…
کتاب اثرات گناه سید محمد انجوی نژاد
منبع: رزمنده ریحانه النبی در شبکه اجتماعی سنگریها
وصایای حضرت ایت الله شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی)
یکشنبه 93/09/09
وصایای جناب شیخ
فرزند ایشان نقل می کند :
ایشان وصایای خویش را به شرح زیر به من فرمودند:
« ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله….
نیست جز تقوی در این ره توشه ای نان و حلوا را بنه در گوشــــه ای
بالتقوی بلغنا ما بلغنا، اگر در این راه، تقوی نباشد، ریاضات و مجاهدات را هرگز اثری نیست و جز از خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت. حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمایند:
« انّ العلم اذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه الا کفرا و لم یزدد من الله الاّ بعدا »
اگر آدمی، یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، هباءً منثوراً خواهد گردید.
بدان که در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچه ای داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می کشم.
بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود که به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.
بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
اکنون پسرم، ترا به این چیزها وصیت و سفارش می کنم:
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود. »
در این جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد.
فرمودند:
« چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه ای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی. »
در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند:
« تصور بیهوده مکن، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است. »
بعد از آن فرمودند:
« چون صبحگاه روز یکشنبه کار من پایان یافت، اگر حالت مساعد بود، خودت مرا غسل بده و کفن و دفن مرا مباشرت کن. »
همچنین سفارش کردند که مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالجشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید. و به مرحوم سید مرتضی روئین تن مدیر روزنامه طوس نیز فرمودند:
« شما هم صبح یکشنبه بیائید و بعد از فوت من یکساعت بالای سر من قرآن بخوانید. »
مرحوم سید ظاهری زننده اما باطنی عجیب داشت .
كرامتي از امام كاظم (ع)
یکشنبه 93/09/09
كرامتي از امام كاظم (ع) امام كاظم (ع) از مني (نزديك مكه) عبور مي كرد، ديد بانويي گريه مي كند و چند كودك در اطراف او نيز گريه مي كنند. امام (ع) نزديك آن بانو رفت و علت گريه را پرسيد، او گفت : من چند كودك يتيم دارم ، يك گاو داشتيم زندگي آنها را باشير آن گاو تاءمين مي كردم اكنون آن گاو مرده است . امام كاظم (ع) فرمود: آيا مي خواهي آن گاو را زنده كنم . آن بانو گفت : آري اي بنده خدا! امام كاظم (ع) به كنار رفت دو ركعت نماز خواند، سپس دست دعا بلند كرد، و پس از دعا، برخاست و كنار جسد گاو آمد، فرياد كشيد با چوبي به آن زد (يا با پاي خود به آن زد) بي درنگ گاو برخاست وقتي كه آن بانو گاو را زنده ديد، صيحه زد، و فرياد كشيد و سوگند به خداي كعبه اين آقا عيسي بن مريم (ع) است . مردم اجتماع كردند وقتي كه شلوغ شد آن حضرت بي آنكه آنها متوجه شوند از ميان آنها رفت. داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي