موضوع: "مناجات"
مناجات
چهارشنبه 96/12/09
الهی بین ما و گناه
سیم خاردار بکش
واین فاصله را
مین گذاری کن!
بار الها!ما را از ترکش
خمپاره های گناه حفظ کن!
مناجات
چهارشنبه 96/10/27
خدایا ! ما بنده ی توییم وبنده را جز اطاعت نشاید،به ما الفبای بندگی بیاموز.
خدایا ! بی نگاه لطف تو ،هیچ کار به سامان نمی رسد.نگاهت را از ما دریغ نکن.
خدایا ! میان دست کوتاه همت ما و خرمای نخل معرفت،نسبتی برقرار کن تا بیش از این در تنگنای جهالت نمانیم.
خدایا ! ما را مالک برترین ثروت ،یعنی همه ی نخواستن ها قرار ده.
خدایا ! ما اگر بدکنیم ،تو را بنده های خوب بسیار است تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگری کجاست؟!
خدایا ! خسته ایم .دل گشادتر از تو کیست؟درمانده ایم،کریم تر از تو کجاست؟
خدایا !به دل های پروانه وش شمعی شایسته عنایت کن که در پای هر کرم شب تابی فرو نیایند و پیش چشم هر کور سویی جان نسپارند.
خدایا ! من از شراب چشم تو گر مست می شدم
فارغ از این جهان و هر چه در او هست می شدم
سید مهدی شجاعی
تسلیت ای امام غریبم
دوشنبه 94/12/03
سلام امام غریبم
امروزسلامم رامانندکودکی که صاحبش راگم کرده وبه انتظار نشسته به شماتقدیم میکنم وبه شما تسلیت میگویم
من خوب میدانم که فقط شماهستیدکه میتوانم بادهان بسته هم صدایتان کنم
حتی میشودباپای شکسته هم به سراغتان بیایم
وخوب میدانم………
تنهاکسی هستیدکه دل شکسته رابهتر از هرکسی میخرید …..
خوب میدانم….
شماهم این روزها سیاه پوش مادرت هستیدودرکوشه ای گریان به ما نگاه میکنید…آری غم بزرگی است غم مادر….
زهره مرادی طلبه ی پایه سوم
تسلیت ای امام غریبم
دوشنبه 94/12/03
سلام امام غریبم
امروزسلامم رامانندکودکی که صاحبش راگم کرده وبه انتظار نشسته به شماتقدیم میکنم وبه شما تسلیت میگویم
من خوب میدانم که فقط شماهستیدکه میتوانم بادهان بسته هم صدایتان کنم
حتی میشودباپای شکسته هم به سراغتان بیایم
وخوب میدانم………
تنهاکسی هستیدکه دل شکسته رابهتر از هرکسی میخرید …..
خوب میدانم….
شماهم این روزها سیاه پوش مادرت هستیدودرکوشه ای گریان به ما نگاه میکنید…آری غم بزرگی است غم مادر….
زهره مرادی طلبه ی پایه سوم
تسلیت ای امام غریبم
دوشنبه 94/12/03
سلام امام غریبم
امروزسلامم رامانندکودکی که صاحبش راگم کرده وبه انتظار نشسته به شماتقدیم میکنم وبه شما تسلیت میگویم
من خوب میدانم که فقط شماهستیدکه میتوانم بادهان بسته هم صدایتان کنم
حتی میشودباپای شکسته هم به سراغتان بیایم
وخوب میدانم………
تنهاکسی هستیدکه دل شکسته رابهتر از هرکسی میخرید …..
خوب میدانم….
شماهم این روزها سیاه پوش مادرت هستیدودرکوشه ای گریان به ما نگاه میکنید…آری غم بزرگی است غم مادر….
زهره مرادی طلبه ی پایه سوم
تسلیت ای امام غریبم
دوشنبه 94/12/03
سلام امام غریبم
امروزسلامم رامانندکودکی که صاحبش راگم کرده وبه انتظار نشسته به شماتقدیم میکنم وبه شما تسلیت میگویم
من خوب میدانم که فقط شماهستیدکه میتوانم بادهان بسته هم صدایتان کنم
حتی میشودباپای شکسته هم به سراغتان بیایم
وخوب میدانم………
تنهاکسی هستیدکه دل شکسته رابهتر از هرکسی میخرید …..
خوب میدانم….
شماهم این روزها سیاه پوش مادرت هستیدودرکوشه ای گریان به ما نگاه میکنید…آری غم بزرگی است غم مادر….
زهره مرادی طلبه ی پایه سوم
تسلیت ای امام غریبم
دوشنبه 94/12/03
سلام امام غریبم
امروزسلامم رامانندکودکی که صاحبش راگم کرده وبه انتظار نشسته به شماتقدیم میکنم وبه شما تسلیت میگویم
من خوب میدانم که فقط شماهستیدکه میتوانم بادهان بسته هم صدایتان کنم
حتی میشودباپای شکسته هم به سراغتان بیایم
وخوب میدانم………
تنهاکسی هستیدکه دل شکسته رابهتر از هرکسی میخرید …..
خوب میدانم….
شماهم این روزها سیاه پوش مادرت هستیدودرکوشه ای گریان به ما نگاه میکنید…آری غم بزرگی است غم مادر….
زهره مرادی طلبه ی پایه سوم
فاجعه غم انگیز منا تسلیت باد
شنبه 94/07/11
نویسنده : خانم مریم ترابی پایه اول
سلام بر حسین(ع)، سلام بر عاشورا، سلام بر عاشورائیان، و سلام بر یاران شهید ایشان از صدر اسلام تاکنون، از جمله حاجیان شهید، این ضیوف الرحمان که در سرزمین وحی، سرزمین یادگار حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) در منی مظلومانه، بر اثر دشمنی و بی تدبیری و سوء مدیریت وهابیون کافر جان سپردند و جهان اسلام را داغ دار و جریحه دار، این غم و فقدان جانکاه نمودند، و عید و شادمانی ملّت مسلمان ایران را به غم و ماتم و اندوه و شیرینی و حلاوت این عید را به تلخی و اشک وعزا بدل ساختند، و مردم نوع دوست و مومن میهن اسلامی امان را سیاه پوش کردند.
آری این کافران و کوردلان بر این باورند که باید مسلمانان، خصوصا شیعیان را به عناوین مختلف و به هر قیمتی دشمنی کنند و صدمه بزنند، خصوصا شیعیان مولا(ع) که بسیار از آنان می ترسند، لذا ایشان آمده اند، و ماجرای اسلام هراسی راه انداخته اند، یعنی اینکه اسلام، دین خشونت و جنگ و ترور می باشد، دین نابرابری و بی عدالتی و یک دین ارتجاعی است، امّا این ظالمان کافر، در باطن خوب دانسته اند که اسلام دین رهایی و سعادت و عدالت و برابری است، آنان خوب دانسته اند، هر مسلمان با داشتن و اتکّا به شعار الله اکبر و لا اله الا الله می تواند در برابر هر ظلم و ستم و جهل و بی عدالتی فائق آید، لذا بسیار عصبی اند و به خاطر این باور و عصبانیت تصمیم گرفته اند، مسلمانان خصوصاً، شیعیان را در اقصی نقاط دنیا از جمله فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، مصر، یمن، و دیگرمناطق تار و مار کنند و بکشند، خانه هایشان را خراب کند و آثار فرهنگ و تمدن آنان را ویران کنند. امّا غافل از اینکه عاشورا پیام رهایی و آزادی و عدالت خواهی خویش را برای تمامی اعصار و زمانها به گوش جهانیان رسانیده و عقلها و وجدانهای خفته رابیدار ساخته، لذا می بینیم که تمامی آزادی خواهان دنیا اراده ها را جزم و فریادها را رسا و مشتها را گره کرده و آماده برای نابودی هر گونه ظلم و ستم شده اند، چرا که پیام قیام و خون آقا امام حسین و یاران عزیزشان در عاشورا، همیشه در اندیشه های زلال بشریت جاری است.
انشاءا… روزی فرا می رسد که پرچم سرخ عاشورا به پرچم دار واقعی آن امام عصر(عج) سپرده شود. که انقلاب و قیام امام زمان(عج) در حال شکل گیری می باشد. انشاء… آن روز نزدیک است،روزی که خون تمامی مجاهدان و کبوتران شکسته بال صحرای منی به هم می پیوندند و اقیانوسی خروشان می شوند و ریشه تمامی ظالمان خصوصا وهابیون خبیث و استعمار و صهیونیسم جهانی را از بیخ و بن نابود سازد و جهانی عاری از ظلم و کفر و بی عدالتی و جنگ و خون ریزی را پای ریزی می کند.
بار دیگر عروج خونین و ملکوتی میهمانان حرم امن الهی را به محضر رسول اکرم(ص) و آقا امام زمان(عج) و سپس به شما پیروان صدیق ایشان و امت اسلامی ایران و سایر ملل مسلمان جهان تسلیت عرض می کنیم، باشد که خون همگی این شهیدان و مهاجران فی سبیل اللّه باعث مجد و عظمت اسلام و مسلمین شود و از خداوند متعال می خواهیم که توفیق عطا فرماید که کلید داری کعبه را به اهلش که تمامی مسلمین جهان می باشد بسپارد.
آمین یا رب العالمین
قصه دلتنگی
یکشنبه 93/12/24
فاطمیه قصه سنگ و سبوست
فاطمیه هجرت از ما تا به اوست
فاطمیه موج آه شیعه است
بیت الاحزان نگاه شیعه است
…………………….
تا زخم هاي كهنه دل را روا كنم
با ذكر نام پاك تو ذكر نام خدا كنم
يا فاطمه به سجده بگويم به صد نفس
مولاي من تويي و به حاجت صدا كنم
…………………….
جان گل های جهان پیشکش یاسی که
زخمی سیلی باد و ستم داس شده است
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
همانا پاسخم نيش تبر بود
چه باک از تيغ زهرآلود دشمن
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است…
تو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ی یاس کتک داشت؟
دل خورشید محک داشت؟ نداشت!
یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!
غم مادر
سه شنبه 93/12/12
به احترام غم مادرت بیا مهدی
به قدر عمر مادرت بیا مهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی
اللهم عج لولیک الفرج
غم هجرانت اینقدر سنگین است که :
یکروز نه بلکه یک دهه
یک سال نه ، که هر سال
وهر سالی دو بار سوگواری نیز
تسلی مان نمی دهد
سلام خداوند بر بانوی بزرگواری که به خاطر عظمت مهربانی اش نسبت به پدر بزرگوارشان رسول خدا (ص) ام ابیها لقب گرفت
مشكل گشا باش
یکشنبه 93/11/19
مشکل گشا باش
آیت الله فاضل لنکرانی : ” من 50سال دارم اسلام می خوانم ، بگذار خلاصه اش را بریت بگویم : واجباتت را انجام بده ، به جای مستحبات تا می توانی به کار مردم برس . کار مردم را ره بیانداز . اگر در قیامت کسی ازت سوال کرد ،بگو فاضل گفته بود ”
چو غنچه گر چه دفروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
پی نوشت :
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
دهه پرفروغ فجر مبارکباد
چهارشنبه 93/11/15
وقتی صدای پای بهمن از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش تو می رسد. گویی شهیدانند که آمده اند برای بیعت دوباره برای هشدار و تذکر و بیداری . بهمن که از راه می رسدشهیدان پیمان نامه ی خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما می آورند تا فراموش نکنیم که باغبان لاله ها امام مهربان بود و سایبان لحظه ها، نگاهش هنوز هم نگران باغمان است. هر بهمن امام است که دوباره بر بال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه های باغمان را پر از نسترن و نیلوفر می نماید. گام هایش همه جا یاس می کارد و گل محمدی به خانه ها هدیه می کند.
بهمن همیشه در راه است.
فرارسیدن ایام مبارک فجر طلیعه ی آزادی ملت و محو استبداد و واپس راندن استعمار، بر ملت بزرگ ایران مبارک باد.
چرا طواف کعبه خلاف عقربه های ساعت است؟!
شنبه 93/11/11
به گزارش ایران ناز به نقل از ندای انقلاب، حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود. وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد ۵ نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود. این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد. اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود. وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد. این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.
عسکری صحیح است یا عسگری؟
پنجشنبه 93/11/09
به کار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی، به اشتباهات بزرگی منجر میشود. یکی از این اشتباهات که به طور مداوم با آن مواجه هستیم، بیان یا نگارش «عسگری» به جای «عسکری» است. به گزارش ایسنا به نقل از «عصر ایران»، آنچه به اهمیت رعایت صحیحنویسی وصحیحگویی در این لفظ میافزاید، برداشتهای غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیهالسلام قرار گرفته و بدینوسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است. شنیده میشود که گفتهاند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بیدانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیهالسلام را به این لفظ لقب دادهاند و عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف) در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند. این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری میزیسته، مینویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید. شایسته است گویندگان و نویسندگان و رسانهها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
بعضی حرفها سند نمی خواهند!
پنجشنبه 93/11/09
چند دقیقه نشده خودش را رساند.
چن روز پیش پیامک آمد “در اعتراض به فیلم موهن تجمع داریم”
گفت تا خودم فیلم را نبینم باور نمیکنم!
توجه توجه!!!!! هشدارپیامبر به پدران آخر الزمان
سه شنبه 93/11/07
متن روایت پیامبر اسلام به نقل از کتاب جامع الاخبار :
عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه وآله أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاء.
رسول اكرم صلی الله علیه وآله وسلم به بعضى از كودكان نظر كرده و فرمودند: واى بر فرزندان آخر الزمان از روش پدرانشان!. سؤال شد: يا رسول اللَّه! از پدران مشرك آن ها؟. حضرت فرمود: نه، از پدران مسلمانشان كه چيزى از فرائض دينى را به آن ها ياد نمي دهند و اگر فرزندان، هم پى فراگيرى بروند، آن ها را منع مي كنند و تنها از اين خشنودند كه آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچيز باشد. سپس فرمود: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند!.
جامع الأخبار، ص: 106
نکته: روال مرسوم و معهود در زندگیِ گذشتگان این گونه بوده که والدین، فرزندان خود را بعد از آموختن سواد، نزد علماء می فرستادند تا احکام و فرائض دینی را به آن ها بیاموزند؛ امروزه این سنّت حسنه کمرنگ شده و آثار ندانستن احکام شرعی در بسیاری از مشاغل، مخصوصاً بازار مسلمین نمود پیدا کرده است.
دلیل وحدت اخلاقی بین انسانها
سه شنبه 93/11/07
در سوره حجرات آیه 13 آمده : شما را زن ومرد واز تیره ها وقبیله ها آفریدیم تا یکدیگر را بشناسید …………….
در انتهای آیه عنوان شده همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست
این امر به معنای وحدت اخلاقی بین انسانهاست
هشت موعظه از قرآن
یکشنبه 93/09/23
هشت موعظه از قرآن
روزی امام صادق (ع) به یکی از شاگردان خود فرمودند: در تمام این مدت که از من تعلّم نمودی، چه چیز از مکتب من آموختهای؟ آن شخص عرض کرد: هشت مسئله از شما آموختهام.
-1 فهمیدم هر کسی هنگام مرگ، از آنچه دوست دارد جدا میشود. سعی کردم تا دوستم کسی باشد که در وقت مرگ از من جدا نشود، بلکه در تنهایی مونس من باشد و آن دوست، کارهای نیک و خیر است، «من یعمل سوءا یجز به و لا یجد له من دون الله ولیّا و لا نصیرا؛ هر کس عمل بدی انجام دهد کیفر داده میشود، (و هرکه نیکی کند پاداش آن را میگیرد) (نساء123). حضرت فرمود: احسنت والله
-2 دیدم گروهی به داشتن مال افتخار میکنند و گروهی به نیاکان و طایفه خود مباهات مینمایند، و حال آنکه خداوند متعال، افتخار عظیم را در تقوا و پرهیزکاری، قرار داده ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست (حجرات13) پس کوشیدم نزد خدا گرامی و کریم باشم. حضرت فرمود: احسنت والله
-3 دیدم مردم در میان لهو و لعب و هواپرستی غوطهور هستند، اما از قرآن شنیدم که و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی؛ آنان که از خدا ترسیدند و پیروی از هوای نفس ننمودند، بهشت جای آنهاست (نازعات/40و 41) سعی نمودم تا در مقابل خواهشهای نفسانی ایستاده و جلب رضایت و خشنودی خداوند نمایم. حضرت فرمود: احسنت والله
-4 دیدم هر کسی که چیز نفیسی به دستش میرسد، میکوشد تا آن را حفظ کند، ولی از خدا شنیدم که من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیره؛ کیست که وام به خدا (در راه خدا انفاق یا قرض الحسنه) بدهد تا خدا چندین برابر به او عنایت فرماید (بقره245) من پاداش دوبرابر را برگزیدم و صندوقی محفوظتر از صندوق خدا نیافتم. همت گماشتم که هر چیز نفیس و گرانبهایی که به دستم رسید، در راه خدا بدهم تا برای روز حاجت من (قیامت)، ذخیره گردد.
-5 دیدم مردم بر سر رزق و روزی حسادت میورزند، و حال آنکه نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات؛ ما در دنیا رزق و روزی انسان را تقسیم و تقدیر کردیم و بعضی را بر بعض دیگر بیشتر دادیم (زخرف/32) بنابراین بر احدی حسد نبردم و نسبت به مالی که از دستم رفت، افسوس نمیخورم.
-6 دیدم برخی از مردم به خاطر کینههایی که در دل دارند با بعض دیگر دشمنی میکنند، در حالیکه إنّ الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدواً؛ شیطان دشمن شماست، شما نیز او را دشمن قرار دهید (فاطر6 .بنابراین مشغول شدم به دشمنی با شیطان و دیگر با مردم دشمنی نمیکنم. حضرت فرمود:احسنت والله
-7 دیدم مردم در راه به دست آوردن روزی بسیار تلاش و پافشاری میکنند (هر چند از راه حرام باشد)، با اینکه و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ما أرید منهم من رزق و ما ارید أن یطعمون إن الله هو الرزاق ذو القوه المتین؛ نیافریدم جنیان و انسان را مگر برای پرستش خدا، ما از آنان روزی نخواستهایم و طعامی اراده نکردهایم یعنی روزی دهنده ما هستیم نه آنها ، خداوند روزی دهنده تواناست(ذاریات56 تا 59) دانستم که وعده خدا حق است و گفتارش راست، اطمینان به وعده او پیدا کردم و راضی به گفتارش شدم، از این راه به عطای خداوند دل بستم، نه به مالم که در نزد غیر خداست. دیگر به سراغ روزی از راه حرام نرفتم و همت را در انجام وظیفه گماشتم. حضرت فرمود: احسنت والله
-8 دیدم بعضی از افراد، به بدن و پیکر سالم خود، اعتماد دارند و برخی به مال زیاد خویش دل بستهاند، و گروهی به افرادی مانند خودشان، تکیه و اعتماد نمودهاند، و شنیدم قول خداوند را که میفرماید: و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه کسی که پرهیزکار باشد، خداوند او را از گرفتاریها بیرون آورده و روزی او را از راهی که گمان به آن ندارد، میرساند، کسی که به خدا توکل نماید، خدا او را کافی است». (طلاق2و3) با توجه به این آیه، به خدا توکل و اعتماد نمودم و از دیگران چشم پوشیدم. حضرت فرمود: احسنت والله؛ به خدا سوگند، تعالیم تورات، انجیل، زبور، قرآن و دیگر کتب آسمانی به این هشت مسئله برمیگردد المواعظ العددیهص208
برگرفته شده از m5736z.blog.ir زارع پور
اربعین حسینی تسلیت باد
چهارشنبه 93/09/19
کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده
او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه ی هجده گل و کوکب شده
اربعین حسینی تسلیت باد
پیغامی از طرف خدا
یکشنبه 93/09/16
ناراحتید ؟ غمگینید ؟ احساس نا امیدی می کنید ؟
من فقط با شما به انداره ى یک دعا فاصله دارم ، با من حرف بزنید
وصایای حضرت ایت الله شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی)
یکشنبه 93/09/09
وصایای جناب شیخ
فرزند ایشان نقل می کند :
ایشان وصایای خویش را به شرح زیر به من فرمودند:
« ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله….
نیست جز تقوی در این ره توشه ای نان و حلوا را بنه در گوشــــه ای
بالتقوی بلغنا ما بلغنا، اگر در این راه، تقوی نباشد، ریاضات و مجاهدات را هرگز اثری نیست و جز از خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت. حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمایند:
« انّ العلم اذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه الا کفرا و لم یزدد من الله الاّ بعدا »
اگر آدمی، یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، هباءً منثوراً خواهد گردید.
بدان که در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچه ای داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می کشم.
بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود که به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.
بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
اکنون پسرم، ترا به این چیزها وصیت و سفارش می کنم:
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود. »
در این جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد.
فرمودند:
« چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه ای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی. »
در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند:
« تصور بیهوده مکن، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است. »
بعد از آن فرمودند:
« چون صبحگاه روز یکشنبه کار من پایان یافت، اگر حالت مساعد بود، خودت مرا غسل بده و کفن و دفن مرا مباشرت کن. »
همچنین سفارش کردند که مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالجشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید. و به مرحوم سید مرتضی روئین تن مدیر روزنامه طوس نیز فرمودند:
« شما هم صبح یکشنبه بیائید و بعد از فوت من یکساعت بالای سر من قرآن بخوانید. »
مرحوم سید ظاهری زننده اما باطنی عجیب داشت .
كرامتي از امام كاظم (ع)
یکشنبه 93/09/09
كرامتي از امام كاظم (ع) امام كاظم (ع) از مني (نزديك مكه) عبور مي كرد، ديد بانويي گريه مي كند و چند كودك در اطراف او نيز گريه مي كنند. امام (ع) نزديك آن بانو رفت و علت گريه را پرسيد، او گفت : من چند كودك يتيم دارم ، يك گاو داشتيم زندگي آنها را باشير آن گاو تاءمين مي كردم اكنون آن گاو مرده است . امام كاظم (ع) فرمود: آيا مي خواهي آن گاو را زنده كنم . آن بانو گفت : آري اي بنده خدا! امام كاظم (ع) به كنار رفت دو ركعت نماز خواند، سپس دست دعا بلند كرد، و پس از دعا، برخاست و كنار جسد گاو آمد، فرياد كشيد با چوبي به آن زد (يا با پاي خود به آن زد) بي درنگ گاو برخاست وقتي كه آن بانو گاو را زنده ديد، صيحه زد، و فرياد كشيد و سوگند به خداي كعبه اين آقا عيسي بن مريم (ع) است . مردم اجتماع كردند وقتي كه شلوغ شد آن حضرت بي آنكه آنها متوجه شوند از ميان آنها رفت. داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
در محضرخورشید
یکشنبه 93/09/09
میلاد سراسر نور باب الحوایج حضرت امام موسی کاظم (ع) بر رهروان راهش تهنیت باد
امام کاظم (ع) : محمد بن فضیل گوید به امام (ع) عرض کردم به من خبر میرسد که یکی از برادرانم مرتکب عمل زشتی شده که من از انجام آن ناراضی ام وقتی من از خودش در این باره پرسش میکنم انکار مینماید در صورتی که آنان که به من این خبر را داده اند مورد وثوق و اعتماند حضرت در پاسخ فرمودند : ای محمد گوش و چشم خود را بر ضرر برادرانت تکذیب کن حتی اگر شهودی نزد تو گواهی دادند ترتیب اثر مده و گفته برادر مومن ات را بپذیر و سخن آنانرا رد کن مبادا چیزی را که مایه زشتی و آبروریزی اوست در میان مردم نشر دهی و شرف انسانیش را در هم بکوبی که در این صورت شامل این آیه از کتاب خدا میشوی سوره 24 آیه 19 : آنکسانی که دوست دارند گناه و فحشاء در میان مردم پراکنده و شایع شود در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند داشت. تفسیر برهان جلد 2 صفحه 730
امام کاظم (ع) : عمل نیک خویش را بسیار مشمارید و گناه اندک خویش را کم نشمارید زیرا گناه اندک اندک جمع میشود و بسیار میشود. کافی جلد 4 صفحه 426
امام کاظم (ع) : کسی که صلوات بر پیغمبر و آلش میفرستد معنایش این است که با میثاق و عهدی که در عالم در پروردگار از ایشان درباره نبوت رسول الله و ولایت ائمه اطهار (ع) تجدید به بیعت مینماید و آن را یاد آوری میکنند. تفسیر جامع جلد 5 صفحه 371
امام کاظم (ع) : در تفسیر آیه 20 سوره لقمان (( خدا تمام کرد برای شما نعمت های ظاهر و باطن خود را )) فرمودند منظور نعمت ظاهر امامان آشکارند و منظور از نعمت باطن امام غائب مهدی آل محمد (ص) است. تفسیر جامع جلد 5 صفحه 292
رحلت جانسوز کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت باد.
دوشنبه 92/11/21
خیمه ی عزا ، آسمان شهر را پوشانید و در حالی که هفده روز بیشتر از ورود دخت آفتاب به شهر عشق و ارادت نگذشته بود، غروبی غم انگیز به مردم روی آورد. در دهمین روز ربیع الثانی سال 201 هـ .ق، چشمان اشکبار آن بانوی غمدیده بر هم نهاده شد و برای همیشه از اندوه و مصیبت خلاصی یافت. حضرت فاطمه معصومه (س) غوغای حیات را در بیست و هشتمین پاییز زندگانی خود ترک نمود و با پرواز ملکوتی به آ سمان رهایی، کام جان علاقمندان لبریز از تلخی مصیبت شد.
موج عظیم شیعیان شیفته از هر کوی و برزن به سوی شهر قم روانه گردید تا پیکر پاک بانوی خاندان عصمت را تشییع کنند. غبار غم این ماتم ، کاخ ماموم را به لرزه در آورده بود.پیکر دخت آفتاب بر دستان عظمت بخش جمعیت قرار گرفت و امواج پر خروش عشق و اندیشه ، آن بدن مطهر را با خود به همراه می برد.سرشک غم از چشمان مردم جاری بودو نگاه همگان به سوی خراسان دوخته شده بود تا تسلیت این مصیبت جانسوز را به محضر امام هشتم (ع) تقدیم کنند.
میلاد با سعادت امام حسن عسکری (علیه السلام) تهنیت باد
شنبه 92/11/19
امام حسن عسکری (علیه الیلام) می فرمایند : دو صفت هست که بالاتر از آن صفت و خوبی ای نیست : ایمان به خداوند متعال و نفع رسانیدن به برادر مومن .
اسم آن بزروار حسن ، وکنیه مشهورش ابا محمد وابنالرضا ومشهورترین القاب آن بزرگوار عسگری است .ولادت با سعادت آن بزرگوار هشتم ربیع ااثانی 232ق وشهادت ایشان هشتم ربیع الاول سال 260 ق به دست معتمد عباسی اتفاق افتاده است بنابراین عمر آن بزرگوار بیست وهشت سال ومدت امامت ایشان شش سال بود . این نکته باعث تاسف است که حضرت عسگری (ع) تقریبا تمام عمر را یا درزندان ویا درتبعید به سر برد . دو ساله بود که با حضرت هادی (ع) به تبعیدگاه آمد ومدت بیست سال همراه با آن حضرت یا درزندان ویا در تبعید بودوبعد تا شهادت خود آن حضرت هم که تقریبا شش سال بود یا در زندان ویا در تبعید با مراقبت شدید قرار داشت . از این جهت ، اصحاب نمی توانستند خدمت ایشان برسند ومجبور بودند در میانه راه از ایشان سوال کنند .
دعای امام سجاد (ع) در پناه بردن به خداوند
چهارشنبه 92/10/25
اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص،وسوره الغضب ،وغلبه الحسد ،وضعف الصبر ،وقله القناعه،وشکاسه الخلق ،والحاح الشهوه ،وملکه الحمیه
خدایا پناه می برم از آشفتن حرص وافروختن خشم ،وچیرگی حسد،وضعف شکیبایی وکمی قناعت وتندخویی ،ومبالغه در طلب لذات وتعصب برباطل “ دعای هشتم صحیفه سجادیه “
نجوای دلتنگی
یکشنبه 92/09/17
چندگاهی است وقتی می گویم :” اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن" باآمدن نام دلربایت دلم نمیلرزد .
چندگاهی است وقتی می گویم :"صلواتک علیه وعلی آبائه “ به یاد مصیبتهای اهل بیت اشک ماتم نمی ریزم
چندگاهی است وقتی می گویم :"فی هذه الساعه “ دیگر به این نمی اندیشم که دزر این ساعت کجا منزل گرفته ای
چندگاهی است وقتی می گویم :"وفی کل الساعه “ دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تونیست
چندگاهی است وقتی می گویم :"ولیا وحافظا" احساس نمی کنم که سر پرستم ،امامم کنار من ایستاده وقطره های اشکم را به نظاره نشسته است
چندگاهی است وقتی می گویم :"وقائدا وناصرا “ به یاد پیروزی لشکرت در میان گریه ، لبخند نقش نمی زند
چندگاهی است وقتی می گویم :"ودلیلا وعینا “ یقینی ندارم که توراهنما ونگهبان منی
چندگاهی است وقتی می گویم :"حتی تسکنه ارضک طوعا “ یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین ،من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم
چندگاهی است وقتی می گویم :"وتمتعه فیها طویلا “ به حال آنانی که در زمان دراز حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه می خورم
اما چند گاهیست
دعای فرج را چند بار می خوانم ،
تاهم با آمدن نامت دلم بلرزد ،
هم اشک بریزد وهم در جستجویت باشم ،
هم سرپرستم باشی ،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم
وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است
فرشته ازاده زنگی ابادی ، طلبه پایه5 ،مدرسه علمیه الزهرا (س) خرم بید
اهمیت زیارت ناحیه مقدسه
دوشنبه 92/09/11
این زیارت بوی دیگر می دهد
اين زيارت بوى ديگر مى دهد***بوى دلبر، پور كوثر مى دهد
بوى مهدى، سرو هستى مى دهد***بوى ياسين ناى عرشى مى دهد
بوى قائم، بوى امر و مقتدا***اشك قائم، بر شهيد كربلا(2)
زيارت «ناحيه مقدسه» سوگ نامه تأثّرانگيز و مرثيه سوز ناك امام مهدى(عليه السلام)براى امام حسين(عليه السلام) در روز عاشوراست كه عاشقان و شيفتگان اهل بيت(عليهم السلام) در روز عاشورا و غير عاشورا(3) آن را زمزمه مى كنند.
امام زمان(عليه السلام)، زائر و مرثيه سرا و وارث حسين(عليه السلام) است؛ كسى كه زمان در تحت اختيار او و تمام صحنه ها و لحظه ها هر روز در مقابل نگاه او است. با نگاهى نافذ جاى جاى دشت بلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختى و تلخى واقعه طف را مشاهده و سوز عطش و سوزش سيلى و تازيانه را بر پيكر عاشورائيان لمس مى كند.
زيارت شونده هر كسى است كه نامش رباينده دل ها و صحن و سرايش آتش افروز جان ها و حرمش، آرامگاه قلب ها و تماشاگه رازهاست.
هيچ زيارتى همانند اين زيارت، عمق فاجعه كربلا را بيان نكرده است. در حقيقت اين زيارت آموزه هايى از عشق، معرفت، عرفان، سوز، حماسه و توسل است. در عين حال كه مرثيه است، مسؤوليت آفرين و حركت ساز هم مى باشد و بر سفيران هدايت عاشورايى شايسته و بايسته است كه با عنايت بيشترى به اين زيارت توجّه كنند و جايگاه والاى اين زيارت را در مجالس حسينى متذكر شوند.
سيماى زيارت
اين زيارت شامل ده بخش كلّى است:
الهی نامه
یکشنبه 92/09/10
الهی ادب ده، تا ادبت نگاه دارم .
الهی دنیا راچگونه آراستی ، عقبی رااز ما گرفت .
الهی تو گفتی علم در کتاب ودفتر نیست ، پس عنایتی کن، که جاهل ، خدا نشناسد .
الهی گناهی که موجب وصل است ،سهل است.
الهی دلیکه در اوحب نیست ،دل نیست ،حبی کهدر اومحبوب نیست ،حب نیست .
الهی لذت عبادت ،بی عنایت میسر نشود .
الهی اگر از سر دوستی ثواب نکردیم ،از سر دشمنی هم گناه نکردیم .
الهیتو دربارگاهت توبیخ وترحم یکی است ،چرا توبیخ ،ترحم کن .
منبع : اسرار مگو ،کاظم استادی
دلیل قبولی طاعت
شنبه 92/09/09
حضرت ایه الله مجتهدی تهرانی (ره) به نقل از حدیثی از امام صادق (ع) فرمودند : برای اینکه بدانید اعمالی که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار گرفته یانه ببینید بعداز هر عمل چه کاری انجام میدهید :
1- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه (اگر اطاعت پشت اطاعت انجام می دهید دلیل برمورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست )
2- الطاعه بعدالمعصیه دلیل علی غفران معصیه ( اگر بعداز معصیت وگناه طاعتی را انجام می دهید دلیل بربخشیده شدن آن معصیت است )
3- المعصیه بعدالطاعه دلیل علی رد الطاعه ( اگر بعد از طاعتی گناه ومعصیت انجام می دهید دلیل بر عدم پذیرش ورد شدن آن طاعت است)
4- المعصیه بعدالمعصیه دلیل علی خذلان العبد ( اگر همینطور گناه ومعصیت پشت گناه ومعصیت انجام شود وای به حال بنده که در زیانکاری بس وحشتناکی است )
تبریک هفته بسیج
دوشنبه 92/09/04
هفته بسیج یاداور سالها رشادت وجوانمردی جوانان ایران اسلامی برهمگان تهنیت باد با امید به اینکه همه بسیجی زندگی کرده وبسیجی دررکاب مولایمان به فیض شهادت نائل شویم
الهی ، ناتوانم و در راهم و گردنه های سخت در پیش است و رهزن های بسیار در کمین و بارگران بر دوش . « یا هادی ، اهدنا الصراط المستقیم * صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین »
شنبه 92/04/08
وقایع مهمی که در این ماه اتفاق افتاد که اهمیت این ماه را بیشتر نموده است :
یکشنبه 92/04/02
- 3 شعبان ولادت با سعادت امام حسین (ع)
- 4 شعبان ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل (ع)
- 5 شهبان ولادت با سعادت امام زین العابدین (ع)
- 10 شعبان فرود آخرین توقیع امام عصر (ع) برای ابو جعفر سمری نائب چهارم آن حضرت
- 11 شعبان ولادت با سعادت حضرت علی اکبر (ع)
- 15 شعبان ولادت آخرین حجت خدا ولی الله الاعظم حضرت بقیه الله ارواحنا فداء
وقایع مهم که در شب نیمه شعبان رخ داد .
یکشنبه 92/04/02
در سال 255 ق امام حسن عسکری (ع) کسی را پی عمه بزرگوار خود جناب حکیمه (ع) فرستاد و فرمود عمه امشب نزد ما افطار کن زیرا که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را آشکار می سازد .
در شب نیمه شعبان پیامبر از خداوند درخواست شفاعت امت را کردند خداوند شفاعت همه امت را به نام او کردند .
در این شب آب زمزم زیاد می شود به وجهی که مشاهده همه کس می گردد که متاسفانه روی آنرا پوشانده اند
ماه مبارک شعبان تهنیت باد
چهارشنبه 92/03/29
حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان می نویسد :
بدانکه شعبان ماه بسیار شریفی است و منسوب است به حضرت سید انبیاء (ع) و آن حضرت این ماه را روزه می داشت و وصل می کرد به ماه رمضان و می فرمود : شعبان ماه من است هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت بر او واجب شود و … »
امام زین العالدین فرمود : « سوگند یا می کنم که از پدرم حسین بن علی (ع) شنیدم که می فرمود شنیدم از امیر المومنین (ع) هر که روزه دارد شعبان را برای محبت پیغمبر خدا (ص) و تقرب بسوی خدا خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را برای او واجب گرداند .»
اولیا خدا و علماء بزرگ این ماه را بسیار مفید و مناسب جهت سریع رسیدن به کمالات روحی دانسته اند خصوصاً در شب و روز نیمه شعبان که بسیاری از کمالات روحی که در دنیا برای انسان ممکن است می تواند طی نماید ، و به قول بعضی از بزرگان تمام آنها را می توان در نیمه شعبان طی نمود . پس بر ماست که این ماه را غنیمت شماریم و با استغفار و توجه به درگاه خدای مهربان روز به روز پله های ترقیات روحی را پیموده و در نیمه شعبان به مقصد برسیم تا هنگام رسیدن ماه مبارک رمضان که ماه ضیافت و میهمانی خداست دیگر کار تمام شده باشد و ما واقعاً در سر سفره معنوی پروردگار که مولایمان امام زمان (عج) نیز آنجا تشریف دارند بنشینم و طعم نعمات این سفره را واقعاً بچشیم و شرایط و آداب میزبانی را بتوانیم کاملاً رعایت نمائیم چرا که در غیر این صورت یعنی پاک نشدن از صفات رذیله و نرسیدن به کمالات روحی ، چیزی از میهمانی بزرگ رمضان را درک نخواهیم کرد .
جمعه های دلتنگی
سه شنبه 92/03/28
خورشید به نفس نفس افتاده است در ثانیه های غروبی که به انتظار تو نشسته ایم ثانیه های رنج آور به سختی می گذرد و زمان هر چه دیرتر ف جمعه ای دیگر به جمعه های بی تو بودنم اضافه می شود اما می دانم در یکی از همین جمعه های دلتنگی ، خواهی آمد می دانم که می دانی چه می کشم .
مولای من ! هر چند روز مرگی مرا از تو دور ساخته و باعث شده است گاهی تو را از یاد ببرم . تو همیشه به یاد منی و نگران من روزی که می آیی، بهار را به زمین افسرده زمستانی ما خواهی آورد و عصر یخبندان به پایان خود می رسد ؛ روزی که بر لب همه لبخند است و غمی نیست و عشق و محبت را بین همه تقسیم می کنی . نفرت و کینه معنا ندارد و مهربانی تنها واژه ای است که مردم می فهمند ؛ روزی که عیار همه چیز را با عشق می سنجند و معیار آدمی به دل است . آن روز دیگر پرنده ای در قفس هوس ها زندانی نخواهد بود و کبوترها روی شانه و دست آدم ها لانه شان را بنا می کنند .
آن روز که می آیی روز خداست .
پنج دردسر بزرگ مادران با کودکان لجوج
یکشنبه 92/02/29
مادران پرمشغله اغلب مانند گروهبان های آموزشی هستند که فقط در طول روز به افراد آموزش می دهند . این نوع آموزش موثر نیست و تنها سبب عصبانی شدن والدین و فرزندان می شود . راه حل های زیر با استفاده از تجربه های والدین و فرزندان می شود . راه حل های زیر با استفاده از تجربه های والدین در برخورد با پنج مشکل عمومی کودکان به دست آمده است . مهارت هایی که شاید همیشه به دردتان بخورد .
1. وقتی کودکتان دسته گلی به آب می دهد به جای اینکه بگویید « ای دست و پا چلفتی » بگویید : « برای حل این مشکل چه چیزی لازم داری ؟ »
روان شناسان خانواده معتقدند : « اینکه والدین چگونه با اشتباهات کوچک فرزندان کنار می آیند می تواند منجر به دوستی یا فاصله گرفتن آنها از هم شود » .
گاهی فرزندان کارهایی می کنند که شما باید تحمل کنید . البته خیلی سخت است ولی برخورد خشونت آمیز به آنها یاد نمی دهد چگونه رفتارشان را تصحیح کنند . اگر با فریاد به کودکتان بگویید . « فوراً آن را تمیز کن ».
عمل تمیز کردن نه الزام منطقی عملش ، بلکه بیشتر شبیه تنبیه به نظرش می رسد . نحوه ی برخورد با فرزندان بسیار مهم است . نباید کودکان را سرزنش کرد بلکه به طور ساده موقعیتی که نیاز اصلاح است را شرح داد .
2. اتاق شلخته ی فرزندان شما را ناراحت می کند به جای آنکه بگویید . « اتاقت را مرتب کن … و گرنه … ! » بگویید : « یا الان اتاق را مرتب کن با 10 دقیقه ی دیگر … انتخاب با خود توست » . تهدید های تو خالی اثر مثبتی ندارند . تنها سبب افزایش و شدت کشمکش ها می شود . به کودکان نباید اولتیماتوم داد . سعی کنید همیشه بر وجه مثبت کار تاکید کنید .
برای مثال بگوید : « اگر اسباب بازی هایت را جمع کنی اتاقت زیباتر می شود » . برای کودکان باید درباره ی زمان انجام کار انتخاب های محدودی معین کرد و با این کار جلوی برخورد و درگیری را گرفت .
3. کودکتان نمی خواهد صبح از رختخواب بیرون بیاید . به جای آنکه بگویید : « پاشو ، این دفعه آخری است که صدایت می کنم . دفعه ی دیگر … » . بگویید : « صبح شده ، ساعت هفت است . الان باید چه کار کنی ؟ »
به کودکان به طور معمول ، مسوولیت زیادی سپرده نمی شود . پس کاملاً طبیعی است که صبح ها دیر از خواب بیدار شوند و منتظر بمانند تا شما آنهارا با ناز ونوازش بیدار کنید .
نق زدن به فرزندان یاد نمی دهد که چگونه مسوولیت پذیر باشند . به جای نق زدن و سرزنش، شب قبل لباس ها و کیف او را آماده کنید و به او بگویید اگر بیدار نشوی چه اتفاقی خواهد افتاد . برا مثال بگویید اگر هفت از خواب بیدار نشد و از سرویس مدرسه جا ماند شما او را با ماشین خودتان به مدرسه نخواهید برد و او مجبور است پیاده یا با اتوبوس به مدرسه برود . بر سر حرفتان نیز بمانید .
او باید مساله ی دیر رفتن به مدرسه را حل کند با جواب گوی علت دیر کردنش به اولیای مدرسه باشد .
4. اگر کودکتان از شما بخواهد تکالیفش را انجام دهید به او نگویید : « تنبل ، بیشتر تلاش کن ! » بگویید : « این کار توست و من مطمئنم که از عهده ی انجام آن بر می آیی »
در عین حال که به کودکتان اعتماد به نفس می دهید برای او مقررات مشخصی درباره ی انجام تکالیف وضع کنید .
وقتی فرزندتان مشغول مطالعه است ، تلویزیون را خاموش کرده و اطراف او نروید . اگر از شما سوالی پرسید ، مساله را برای او شرح داده و بعد دور شوید ، هرگز تکالیف او را به جای او انجام ندهید چون این کارمانع پیشرفت او می شود .
5. کودکتات در خانه کاری انجام نمی دهد ؟ به جای اینکه بگویید : « کی می خواهی یاد بگیری که در خانه احساس مسوولیت کنی » ، بگویید : « تا سفره را پهن نکنی نمی توانم شام را بکشم » .
شریک کردن بچه ها در کارهای خانه همیشه سخت است . این کار را با وضع قوانینی درباره ی اینکه چه کسی ، چه کاری را چه موقع باید انجام دهد ، شروع کنید .
انتظار داشته باشید که گاهی کارهای فرزندتان شما را عصبانی کند اما به یاد داشته باشید که کارها برای آنکه بهتر شوند ابتدا بدتر می شوند تا حدی که برای حل آن مشکل ، راهی بیایید .
مناجات
چهارشنبه 92/02/25
همه می پرسند چیست در زمزمه ی مبهم آب ؟ چیست در همهمه ی دلکش برگ ؟
چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند، که تو را می برد اینگونه به ژرفای خیال ؟
چیست در خلوت خاموش کبوترها ؟ چیست در کوشش بی حاصل موج ؟ چیست در خنده ی جام ؟ که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می نگری ؟
من به این جمله نمی اندیشم .
من مناجات درختان هنگام سحر ، رقص عطر گل یخ را با باد ، نفس پاک شقایق را در سینه کوه ، صحبت چلچله ها رابا صبح ، نبض پاینده ی هستی ،
گردش رنگ و طراوت را در گونه ی گل ، همه را می شنوم می بینم ، من به این جمله نمی اندیشم .
به تو می اندیشم ای سراپا همه خوبی ، تک و تنها به تو می اندیشم .
تسبیح گویان هستی
چهارشنبه 92/02/25
آسمان های هفتگانه و زمین و هر که در آنهاست او را تسبیح می گویند ، و هیچ چیزی نیست مگر این که خدا را همراه با ستایش او تسبیح می گوید ، ولی شما تسبیح آنها را در نمی یابید . به راستی که خدا در کیفر منکران بردبار و توبه کنندگان را آمرزگار است .
از امام حسین ( ع ) در سنین کودکی او پیرامون آوای حیوانات سوال شد . برابر با آنچه محمد بن ابراهیم از او نقل کرده است . حضرت فرمود :
« هرگاه کرکس صدا کند می گوید : ای فرزند آدم ! هر چه می خواهی زندگی کن که سرانجام آن مرگ است .
هرگاه باز شکاری صدا کند می گوید : ای دانای پنهانی ها ، ای برطرف کننده ی گرفتاریها .
هرگاه طاووس صدا کند می گوید : ای مولای من ! به خدا ستم کرده و به زیبای خود مغرور شدم ، مرا ببخشای .
هرگاه دراج صدا کند می گوید : خدای رحمان بر عرش استیلا یافت .
هرگاه خروس صدا کند می گوید : هر که خدا را بشناسد یاد او را فراموش نمی کند .
هر گاه مرغ قدقد صدا کند می گوید : به خدا و روز پسین (قیامت) ایمان آوردم .
هرگاه مرغ گوشت ربا صدا کند می گوید : بر خدا توکل کن تا روزی داده شوی .
هرگاه عقاب صدا کند می گوید : هر که خدا را فرمان برد، به سختی نیفتد .
هرگاه شاهین صدا کند می گوید : پاک و منزه است خدا بطور قطع ، بطور قطع .
هرگاه جغد صدا کند می گوید : دوری از مردم ، انس (و خرمی ) است .
هرگاه کلاغ صدا کند می گوید ای روزی رسان ! روزی حلال برسان .
هرگاه درنا صدا کند می گوید : بار الها! مرا از دشمنم نگهدار .
هرگاه لک لک صدا کند می گوید : هر که از مردم خلوت گزیند از آزارش می رهد .
هرگاه اردک صدا کند می گوید : آمرزش تو ، ای خدا ، آمرزش تو .
هرگاه هدهد صدا کند می گوید : چه بدبخت است آنکه نافرمانی خدا کند .
هرگاه قمری صدا کند می گوید : ای دانای نهانها و رازها ، ای خدا .
هرگاه کلاژه صدا کند می گوید : پاک و منزه است آنکه هیچ پنهانی بر او پوشیده نیست .
هرگاه طوطی صدا کند می گوید : هر که پروردگار خود را یاد کند گناهش بخشوده شود .
هرگاه کبک صدا کند می گوید : حق نزدیک است ، نزدیک .
هرگاه بلدرچین صدا کند می گوید : ای فرزند آدم چه قدر از مرگ غافلی .
هرگاه باز شکاری صدا کند می گوید : هیچ معبود بحقی جز خدا نیست ، محمد رسول خداست ، و آل او برگزیدگان خدایند .
هرگاه فاخته ( کوکو ) صدا کند می گوید : ای یکتا، ای یگانه، ای بی همتا، ای بی نیاز پاینده .
هرگاه بره صدا کند می گوید : مرگ، برای پند آموزی بس است .
هرگاه بزغاله صدا کند می گوید : مرگ مهلتم نمی دهد، از اینرو گناهم اندک است .
هرگاه شیر غرش صدا کند می گوید : امر خدا مهم است مهم .
هرگاه گاو نر صدا کند می گوید : آرام ، آرام ، ای فرزند آدم ، تو در محضر کسی قرار داری که می بیند و خود دیده نمی شود و او خداست .
هرگاه فیل صدا کند می گوید : هیچ توان و تدبیری جانشین مرگ نمی شود .
هرگاه یوزپلنگ صدا کند می گوید : ای عزیز ، ای چیره ، ای سرافراز ، ای الله .
هرگاه شتر نر صدا کند می گوید : پاک و منزه است کسی که سرکشان را ذلیل می کند، پاک و منزه است او .
هرگاه اسب شیهه کند می گوید : پاک و منزه است . پروردگار ما ، پاک و منزه است او .
هرگاه گرگ صدا کند می گوید : هرچه خدا را نگه دارد هرگز تباه نخواهد شد .
هرگاه شغال صدا کند می گوید : وای ، وای ، وای ، وای بر کنهکاری که در گناه خود پافشاری کند.
هرگاه سگ صدا کند می گوید گناهان برای خوار سازی بس است .
هرگاه خرگوش صدا کند می گوید : ای خدا مرا با حوادث ناگوار نمیران ، ستایش از آن توست .
هرگاه روباه صدا کند می گوید : دنیا خانه غرور ( و فریب ) است .
هرگاه آهو صدا کند می گوید : خدایا مرا از آزارها برهان .
هرگاه کرگدن صدا کند می گوید : سرورا ! به فریادم رس و گرنه هلاک می شوم .
هرگاه گوزن صدا کند می گوید : خدا مرا بس است و او خوب وکیلی است ، او مرا بس است .
هرگاه پلنگ صدا کند می گوید : پاک و منزه است، آنکه با توانمندی خود عزیز است ، پاک و منزه است او .
هرگاه مار صدا ند می گوید : چه بدبخت است آنکه تو را نافرمانی کند، ای بخشنده .
هرگاه عقرب تسبیح گوید می گوید : شر، پدیده وحشت آوری است .
بر گرفته از نشریه بشری
الهی نامه :
سه شنبه 92/02/24
الهی ، « یا من یعفو عن الکثیر ویعطی الکثیر با القلیل » از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده .
الهی ، سالیانی می پنداشتیم که ما حافظ دین توایم « استغفرک اللهم » در این لیلة الرغائب فهمیدم که دین تو حافظ ماست ، « احمدک اللهم » .
الهی ، ناتوانم و در راهم و گردنه های سخت در پیش است و رهزن های بسیار در کمین و بارگران بر دوش . « یا هادی ، اهدنا الصراط المستقیم * صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین »
الهی ، در راهم ، اگر درباره ام گویی « لم نجد له عزما » ، چه کنم ؟
الهی ، نعمت سکوتم را به برکت والله یضاعف لمن یشاء » ، أضعافِ مضاعفه گردان .
الهی خودت گفته ای « ولاتیاسوا من روح الله » ،چرا نا امید باشم ؟
الهی ، عروج به ملکوت بدون خروج از ناسوت چگونه میسر گردد ؛ « یا من بیده ملکوت کل شیء خذ بِیَدی . »
الهی ، میوه در طول هسته خود است و جزا در طول عمل ، بلکه نفس عمل، « یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سوء . « خوشا آن که روضه من ریاض الجنة » است .
الهی ، به امروز و فردا، نه کار امروز رسیده شد نه فردا ؛ چه کنیم با « کالهم آتیه یوم القیامة فردا ؟ »
الهی ، ذلت و لذت ، قریب هم بلکه قرین همند ، که « أن مع العسر یسراً . »
الهی ، روزگاری تو را به آواز بلند می خواندم ، اکنون از آن استغفار می کنم که « اذنادی ربه نداءً خفیاً . »
الهی ، شکرت که به هر سورو می کنم ، کریمه « فاینماتو لوا فثم وجهُ الله » ، برایم تجلی می کند .
دعای دوری از بلا و حاجت روا شدن در ماه رجب :
شنبه 92/02/21
«سبحان الله یا فارج الهم و یا کاشف الغم فرّج همی و یسّر امری و ارحم ضعفی و قلة حیلتی و ارزقنی من لا احتسب یا رب العالمین »
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : « هر کس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا می شود . »
التماس دعا
دل کسی را نشکن :
دوشنبه 92/02/16
« دل کسی را نشکن شاید خانه ی خدا باشد
کسی را حقیر نکن شاید محبوب خدا باشد
از کمی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد
سرنماز اول وقت حاضر شو شاید آخرین دیدار تو در زمین باشد »
میلاد نور مبارک باد !
چهارشنبه 92/02/11
محشر دم از اعتبار او خواد زد / او دست به کار جستجو خواهد زد
در کار شفاعت از غلامان حسین / زهرا به خدای کعبه رو خواهد زد
امدادهاي غيبي در عصر ظهور
دوشنبه 92/02/09
از آيات قرآن به روشني استفاده مي شود که خداوند در مقابله حق با باطل، جانب جريان حق را نگه مي دارد و از آن دفاع مي کند. اين دفاع، گاهي از طريق نيروهاي پنهان و امدادهاي غيبي صورت مي گيرد و روشن است که در بزرگ ترين و وسيع ترين رويارويي حق با باطل و انقلابي که در راستاي اهداف پيامبران در نظام هستي رخ خواهد داد (قيام حضرت مهدي عليه السلام)، اين سنّت الهي بيش از پيش جلوه خواهد کرد. اگر چه اساس قيام حضرت مهدي عليه السلام بر امور طبيعي است؛ ولي به اقتضاي عظمت و گستردگي آن قيام جهاني، خداوند برخي از نيروهاي پنهان و فوق طبيعي را در اختيار آن حضرت قرار خواهد داد تا موجبات پيروزي ايشان، هر چه بهتر فراهم آيد.
امام خامنه ای :
یکشنبه 92/02/08
از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز کنیم ، کاری کنیم که نتیجه انتخابات ، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفه ی انقلاب و کشور باشد .
حرف دل :
شنبه 92/02/07
خدایا داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر
که داده هایت نعمت
و نداده هایت امتحان است .
تقاضای عفو :
شنبه 92/02/07
یک وقت ز خانه ات جوابم نکنی
با لفظ برو خانه خرابم نکنی
نزدیکی درب دوزخ ، آقای بهشت
با بستن پلک خود عذابم نکنی !
شیخ صدوق از پیامبر اسلام (ص) روایت کرده است :
سه شنبه 92/02/03
هنگامی که روز قیامت شود . فاطمه (س) در حالی وارد صحرای محشر می شود که گروهی از زنان شیعیان در اطراف او خواهند بود به او گفته می شود : « وارد بهشت شو » او گوید : « وارد نمی شوم تا بدانم پس از من با فرزندانم چه کرده اند » به او گفته می شود : « در میان جمعیت قیامت نگاه کن » وقتی نظر می کند امام حسین (ع) را خواهد دید که با بدن بی سر ایستاده است ، پس فاطمه (س) فریاد می زند که من با فریاد او فریاد خواهم زد و همه فرشتگان نیز به فریاد می آیند .
در این حال خداوند به سبب غضب ما غضب می کند و دستور می دهد تا آتش را که نگهبانان جهنم به مدت هزار سال افروخته اند سیاه شود ، بیاورند . آن آتش را « هبهب » می گویند . هرگز نسیمی وارد آن نشده و هرگز غم و اندوه از آن خارج نگشته است . پس به فاطمه (س) گفته می شود : « قاتلان حسین (ع) و آن افرادی که حامل قرآن بودند در آتش بینداز » و فاطمه (س) آنان را در آتش می اندازد .
علامه مجلسی (ره ) می گوید : « مراد از حاملان قرآن ، کسانی هستند که آن را تباه نمودند و تحریف کردند هر کس ذریه فاطمه (س) را آزار داده باشد وارد بهشت نمی شود .
مصیبت شهادت حضرت فاطمه زهراء (س)
چهارشنبه 92/01/21
هنگامی که حضرت علی (ع) بدن حضرت زهرا (س) را کفن می کرد وقتی که می خواست بندهای کفن را ببندند صدا زد : ای ام کلثوم، ای زینب، ای سکینه، ای فضه، ای حسن، ای حسین، « هَلمُو تَزودوا من اُمِکم … » بیائید و از دیدار مادرتان توشه برگیرید که وقت فراق و لقای بهشت است .
حسن و حسین آمدند با آه و ناله فریاد می زند : ای مادر حسن، ای مادر حسین، وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان به او بگو بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم . آه آه چگونه شعله غم دل از فراق پیامبر (ص) و مادرمان خاموش گردد ؟ امیرمومنان می فرماید : من خدا را گواه می گیرم که فاطمه (ص) ناله جانکاهی کشید و دستهای خود را دراز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسباند ناگاه شنیدم هاتفی از آسمان صدا زد : « یا اباالحسن ارفعهما لقد ابکیا و الله ملائکه السماء . ای ابا الحسن حسن و حسین (ع) را از روی سینه مادرشان بلند کن که سوگند به خدا این حالت آنها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت » . آنگاه علی(ع) آنها را از سینه مادرشان بلند کرد .
برگرفته از 72 مجلس و سوگنامه آل محمد (ص)
مسابقه مسابقه
چهارشنبه 91/12/23
چگونگی تشریف فرمایی حضرت فاطمه (ع) را به صحرای قیامت توصیف نمائید .
لطفاً پاسخ خود را از طریق ارسال نظرات ارسال فرمائید .
من الله توفیق
آداب دعا و زیارت خواندن
چهارشنبه 91/12/23
آنچه در دعا خواندن و زیارت ائمه (ع) بسیار مهم است حضور قلب و توجه کامل به مخاطب که خدای تبارک و تعالی و ائمه (ع ) هستند می باشد نه اینکه صدا را بلند کنیم و صدا را در حلق خود بگردانیم ولی چیزی از معنای آن نفهمیم ، و ندانیم که با چه کسی داریم صحبت می کنیم برای ما نباید حضور جسمی امام (ع) با حضور نداشتن آن فرقی داشته باشد . آیا وقتی مثلاً حضرت روبروی ما ایستاده یا نشسته باشند ما همینطور با صدای بلند و بصورت آواز و … به آن حضرت سلام می کنیم ؟!
جاودانگان تاریخ
شنبه 91/12/12
مرگ است گرچه آرزوی مومنان ولی جان باختن به پای امام زمان (عج) خوش است
سعی و صفا و مروه و طواف حریم حق در محضر ولی زمان و مکان خوش است
نقل از کتاب پرواز روح :
آیه الله حاج سید علی رضوی ساکن مشهد یکی از سادات با عظمت و دانشمندی بود که چند سال توفیق خدمتش را داشتیم . او مربی و استاد اخلاق و فوق العاده علاقه به حضرت ولیعصر روحی فداه داشت او سالها به یاد حضرت بقیه الله (ع) زنده بود جز به او چیز دیگری فکر نمی کرد و آنچنان انتظار ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را داشت که هر لحظه امیدوار بود به وسیله آن حضرت دنیا پر از عدل و داد شود .
او به عشق مولایش شعر می سرود و اشک می ریخت در فقه اسلامی مجتهد بود با متصوفه سخت مخالف بود او مکرر خدمت حضرت بقیه الله (ع) رسیده بود ولی بقدری کتوم بود که حتی برای من با همه صمیمیتی که با او داشتم آن قضایا را مشروح نقل نمی کرد او سالها با مرحوم آقا حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی معاشر بود و در علوم غریبه از آن مرحوم زیاد استفاده می کرد مار زدگی ها و عقرب زدگی ها و … را با دعا و اذکاری و اورادی که از آن مرحوم یاد گرفته بود معالجه می کرد گاهی من به آن مرحوم می گفتم چرا بیشتر از این مسائل به نفع مردم استفاده نمی کنید در جواب می فرمود : « من که دامپزشک نیستم من باید روح خودم را معالجه کنم و سپس اگر توانستم امراض روحی مردم را علاج نمایم » .
واقع است با او بودم هیچگاه ناله های او را فراموش نمی کنم او در هر روز مکرر صورت به خاک می گذاشت می گفت : « یا حجه الله اگر من گدائی را بلد نیستم تو که آقایی را بلدی » آنچنان اشک می ریخت که وقتی صورت از خاک بر می داشت قسمتی از صورتش گل آلود شده بود .
یکی از دوستان می فرمود : من در وقت جان کندن آن مرحوم بالای سرش بودم ناگهان دیدم پرندگان پشت پنجره اتاقی که در بیمارستان بستری شده بودند سر و صدا و ناله عجیبی دارند من به داخل اتاق رفتم دیدم او با توجهاتی غیر قابل وصف به ائمه اطهار (ع) جان داد و از دنیا رفت و او را در کنار جد بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا (ع ) دفن کردند .
وقت اضافی برای خدا، حتماً بخوانید ...
شنبه 91/12/05
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست . ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره !
چقدر خنده داره که صد هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد !
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد ام یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره !
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم !
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم !
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پر فروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم !
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم !
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخنی و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم !
خنده داره اینطور نیست ؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید ؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی ست .
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید ؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند .
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره …
دیدار یار مهربان
چهارشنبه 91/12/02
آقای حاج سید مرتضی ساعت ساز می گویند : یک بار در خدمت آیت الله حاج شیخ محمد تقی بافقی قدس سره به مسجد جمکران در قم مشرف شدیم پس از انجام آداب و دعاهای وارده من در حال سجده میان خواب و بیداری بودم که کسی گفت : حاج شیخ محمد تقی بیا که حضرت ولی عصر(ع) شما را خواسته من سر بلند کردم دیدم حاج شیخ حرکت کرد و به سوی کوه خضر که نزدیک مسجد است شتافت با دیدگان جستجو گر خویش او را زیر نظر داشتم که دیدم در دامنه کوه با سه نفر که منتظرش بودند به گفتگو پرداخت و پس از گفتگو بازگشت از او پرسیدم : آنها که بودند ؟ فرمود : یکی از آنها سالارم امام عصر روحی له فداه بود .
شیفتگان : ج 2، ص 278
دیگران گر به تماشای جمال تو خوشند ما شب روز به یک وعده دیدار خوشیم
مصیبت حضرت معصومه (س)
چهارشنبه 91/12/02
اَجَرک اللهُ یا بقیّه الله
حضرت معصومه(س)که بسیاری ازدوری وفراق برادر بزرگوارش دلتنگ شده بوده به شوق دیدار محبوبش عازم خراسان می شود که دراین باره اقوال متعددی است که بعضی می گویند به همراه برادران و اهل بیت (ع) بوده اند و بعضی می گویند که او به همراه خادمش با کاروانی که عازم خراسان بوده به طور ناشناس همسفر می شود . طبق قولی می گویند مردم ساده در آن زمان دشمن اهل بیت (ع) بودند و با برادران و … ایشان درگیر می شوند که 23 نفر از برادران و برادر زاده ها و … بشهادت می رسند و حضرت معصومه (ع)از شدت غم و غصه مریض می شوند بعضی هم می گویند که بطور طبیعی بیمار می شوند . حضرت در ساوه سوال می فرمایند که تا قم چقدر راه است گفتند 10 فرسخ پس فرمودند : مرا به جانب قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود : « شهر قم مرکز شیعیان ما می باشد » هنگام ورود به قم بر در سرای موسی بن خزرج که از اصحاب امام رضا (ع) بود شتر را خوابانیدند و در آن منزل سکونت یافتند آن بی بی مدت 16 یا 17 روز در قم بودند که بر اثر بیماری بجوار رحمت حق پیوستند و شادی مردم قم به عزا مبدل شد و شهر قم یکسره غرق در عزا و ماتم گردید .
لبیک یا خامنه ای
یکشنبه 91/11/29
ای غصه ها یت قاتلم
هرشب دعایت می کنم
داغت نبینم جان من
جان را فدایت میکنم
باید بلرزد قلبشان
وقتی شنیدند این سران
گفتی که من فعلا” فقط دارم نصیحت می کنم “
لبیک یا خامنه ای
قصه یک دیدار
چهارشنبه 91/11/25
شیخ عباس قمی به نقل از استادش حکایت زیر را نقل کرده و از قول استاد خود بر صحت آن تأکید فراوان می کند و اهمیت زیادی برای آن قائل شده است. البته استاد شیخ عباس قمی نیز آن را از زبان شخصی به نام حاج علی بغدادی که این حکایت برایش واقع شده است، تعریف می کند.
به هر حال، قصه از زبان حاج علی بغدادی چنین تعریف می شود:
ـ هشتاد تومان سهم امام بدهکار بودم. برای پرداختن بدهی خود از بغداد به نجف اشرف عزیمت کردم. ابتدا به خدمت شیخ مرتضی رسیدم و بیست تومان به ایشان دادم. بعد از دیدار شیخ مرتضی به منزل شیخ محمد حسین کاظمینی رفتم و بیست تومان هم به ایشان دادم. سپس به دیدار شیخ محمد حسن شروقی شتافتم و به ایشان هم بیست تومان دادم و بازگشتم. در این فکر بودم که بقیه ی بدهکاری ام را که بیست تومان بود به هنگام بازگشت به بغداد به شیخ محمد حسن کاظمینی آل یاسین بدهم.
وقتی به بغداد بازگشتم، فوراً به زیارت کاظمین شتافتم تا ضمن زیارت، بدهی خود را هم به جناب آل یاسین بدهم. بعد از آن که خدمت آل یاسین رسیدم ، اندکی از بیست تومان بدهکاری ام را خدمت ایشان سپردم و قول دادم بقیه ی آن را بعد از فروش بعضی کالایی که داشتم، خدمتشان بفرستم. پس از این قول و قرار، برخاستم تا زودتر به بغداد بازگردم؛ زیرا پنج شنبه بود و عصر آن روز می باید مزد کارگرانی را که برایم کار می کردند، بپردازم.
جناب آل یاسین از من خواست باز نگردم و شب را در کاظمین بمانم. اما وقتی موضوع پرداخت مزد کارگران را به ایشان عرض کردم، به من اجازه ی بازگشت دادند.
ناگفته نماند هنگامی که در محضر جناب آل یاسین بودم، در خاطر داشتم که از ایشان نامه ای به این مضمون که من (حاج علی بغدادی) از دوستان اهل بیت هستم، بگیرم و وصیت کنم آن را به هنگام فوت در کفنم بگذارند؛ اما این درخواست را که در ذهنم بودم، مطرح نکردم و بازگشتم.
هنوز بیش از یک سوم از راه کاظمین به بغداد را نپیموده بودم که دیدم سید بزرگواری که عمامه ی سبز رنگی بر سر دارد از مقابل من به سوی کاظمین می رود. وقتی سید مرا دید، با گرمی احوالپرسی کرد و مرا در بغل گرفت. من نیز متقابلاً چنین کردم و بعد از مصاحفه، چهره ی یکدیگر را بوسیدیم. در این هنگام ایشان به من فرمود:
ـ حاج علی! سفر به خیر؛ از کجا می آیی و به کجا می روی؟
این پرسش در حالی بود که من آن سید را نمی شناختم؛ ولی با خودم گفتم: شاید او مرا می شناسد و تقصیر من است که چیزی از او در خاطر ندارم.
به هر حال، در پاسخ سید عرض کردم:
ـ به زیارت کاظمین رفته بودم و اکنون از آن جا باز می گردم.
سید بزرگوار در پاسخ من فرمود:
ـ امشب، شب جمعه است. بیا با هم به کاظمین بازگردیم تا در آنجا شهادت دهم که از دوستان جدم امیر المؤمنین «علیه السلام» هستی.
از این سخن سید تعجب کردم و گفتم:
ـ شما که از وضع من چندان اطلاع نداری، چگونه می خواهی شهادت بدهی؟!
سید بزرگوار فرمود:
ـ مگر امکان دارد کسی که حق مرا به جا می آورد، او را نشناسم.
به منظور سید پی نبردم و گفتم:
ـ چه حقی از شما را من ادا کرده ام؟!
پاسخ دادند:
ـ آنچه به وکیل من رساندی، همان حق من است.
بار دیگر پرسیدم:
ـ وکیل شما کیست؟
فرمودند: شیخ محمد حسن.
عرض کردم:
ـ ایشان وکیل شماست؟
فرمود:
ـ آری؛ او وکیل من است.
سپس درباره ی سایر وکلای ایشان پرسیدم تا ببینم آن چه به علمای نجف اشرف پرداخته ام، صحیح بوده است یا خیر.
سید بزرگوار تأیید کردند که آن چه پرداخته ام صحیح بوده است و همه ی آن علما ، وکیل او هستند.
حاج علی بغدادی پس از وقوع این ماجرا، از آن سید بزرگوار مسایلی را می پرسد و ایشان نیز به پرسش های متعدد حاج علی بغدادی پاسخ می دهد. سپس هر دو به زیارت کاظمین می روند.
به هنگام زیارت و نماز، آن سید ناگهان از نظر حاج علی بغدادی پنهان می شود و حاج علی دیگر نمی تواند او را مشاهده کند.
حاج علی بغدادی پس از آن که موفق به یافتن مجدد آن سید نمی شود، نزد شیخ محمد حسن کاظمینی آل یاسین می رود و قصه ای را که برایش واقع شده بود، بازگو می کند.
شیخ محمد حسن پس از شنیدن قصه، تایید می کند که آن سید امام زمان «عج» بوده است و از حاج علی بغدادی با تأکید می خواهد که این راز را فعلاً با کسی در میان نگذارد.
زیارت ...
چهارشنبه 91/11/18
پیاده راه می افتم به جست و جوی شما کدام راه جهان می رود به سوی شما و ر کدام حرم می شود زیارت کرد نشست با دل پر غصه رو به روی شما نشسته اید گمانم به روی خاک بقیع و بغض مادرتان مانده در گلوی شما به جست و جوی شما می رسم به کربلا اگر که بشنوم از باد عطر و بوی شما شنیده می شود انگار گفت و گوی شما .
که در زیارت ناحیه بر مزار حسین (ع) شنیده می شود انگار گفت و گوی شما کنار علقمه چشمان تان چه بارانی است به دست باد پریشان شده است موی شما که باد مویه کنان می وزد پر از گریه کنار علقمه از روضه عموی شما به جمکران بروم یا به سامرا باشم کجا نگاه کنم یک نظر به روی شما ؟
کجا؟ کدام حرم می شود شما را دید ؟!
نمی رسد دلم آیا به آرزوی شما ؟
نسیم می شوم و باز هم حرم به حرم
پیاده راه می افتم به جست و جوی شما …
اگر تو نیایی ...
سه شنبه 91/11/17
اگر تو بیایی ، بهار برای همیشه دوست داشتنی و ماندنی و تمام نشدنی خواهد شد .
اگر تو بیایی ، دیگر به لانه هیچ پرنده ای حمله نمی کنند و هیچ لانه ای هم ویران نخواهد شد .
اگر تو بیایی ، دیگر گرسنگان سر گرسنه بر زمین نخواهند گذاشت .
اگر تو بیایی ، دیگر هیچ ظالمی نخواهد توانست نان دیگری را به زور از او بگیرد.
اگر تو بیایی ، دیگر هیچ کودک یتیمی در حسرت کمی نوازش و محبت نخواهد ماند .
اگر تو بیایی ، کسی برای یک تکه نان مجبور نمی شود جلوی ظالمان سر خم کند .
اگر تو بیایی ، دیگر کسی از پشت ، خنجر نخواهد خورد .
اگر تو بیایی ، دیگر خون کسی ریخته نخواهد شد ، چه برسد به اینکه آن خون پایمال شود .
اگر تو بیایی ، دیگر آسمان بخیل باریدن نخواهد شد .
اگر تو بیایی ، دیگر زمین سنگدلی نخواهد کرد و هر آنچه دارد ، می رویاند .
اگر تو بیایی ، دیگر پروانه ها به دور شمع نمی گردند تا در فراق تو بسوزند .
اما اگر نیایی ، سیلی ظالمان و زورگویان همیشه بر صورت مظلومان خواهد نشست و فریاد ظالم گوش ها را خواهد خراشید .
اگر تو نیایی ، امید خاموش خواهد شد و آرزو در باتلاق فرو خواهد رفت .
اگر تو نیایی ، تبعیض از اینکه هست بیشتر ، مستمندان از این مستمندتر ، مظلومان از این مظلوم تر و ظالمان از این ظالم تر خواهند شد .
اگر نیایی ، چرخ زمان که به امید آمدن تو می چرخد ، دیگر نخواهد چرخید و خورشید که هر روز صبح فقط به امید تو طلوع می کند برای همیشه غروب خواهد کرد .
بیا غم هجران را به پایان برسان . بیا که دیگر همه خسته شده اند .
مهدی جان فقط به عشق تو زندگی می کنم ؛ چرا که فقط به عشق آمدن تو زنده ام .
عفت گرایی سید محمدباقر میرداماد
چهارشنبه 91/11/11
سال های پیش در بیرون از شهر قزوین که در آن زمان پایتخت ایران زمین بود، مدرسه ای وجود داشت که دانش پژوهان علوم دین در آن جا تحصیل می کردند . عصر پنج شنبه ای بود که همگی به خانه های خود رفته بودند و تنها محمدباقر در مدرسه مانده بود . تازه نماز مغربش تمام شده بود که در مدرسه کوبیده شد . بی درنگ برخاست، چراغ را برداشت و به سوی در شتافت .
محمد باقر چون در را باز کرد، ناگاه دختر جوانی را دید !
- من برای تفریح از شهر خارج شده بودم لیکن به هنگام بازگشت هوا تاریک شد و اکنون نگهبان ها درهای شهر را بسته اند و رفته اند، خواهش می کنم اجازه بدهید امشب را در نزد شما بمانم . من تاکنون تنها نمانده ام و به ویژه از خلوت شب بسیار وحشت دارم خواهش می کنم مرا پناه دهید و گرنه جانوران مرا خواهند درید و یا راهزنان مرا خواهند دزدید !
محمدباقر به ناچار در خواست او را پذیرفت و چون سایر حجره ها قفل بود، او را حجره خویش راه داد . او بدون این که بار دیگر به دختر جوان نگاه کند و با او سخن بگوید، به گوشه ای رفت و در زیر شعله چراغ به مطالعه پرداخت .
پس از ساعتی شیطان به سراغش آمد . جنگی سخت میان عقل و شهوت، در درون جانش در گرفت شهوت او را به گناه قرا می خواند و عقل یادآور ناخشنودی خداوند و رسوایی ها و عذاب های پس از گناه می شد .
محمدباقر بی درنگ در دل به خدا پناه برد و گفت : خدایا! به ضعف نفسم اعتراف می کنم او در این راز و نیاز بود که چشمانش به شعله چراغ خیره شد به ناگاه انگشتان دستش را بر روی شعله چراغ گرفت تا سوزندگی آتش جهنم را با تمام وجود حس کند .
پس از دقایقی که سوزش انگشتانش کمتر شد، دوباره شیطان به او هجوم آورد . آن شب محمدباقر تا سحر بیدار بود و چندین بار ، انگشتانش را سوزاند! دختر جوان هم در گوشه ای از حجره نشسته بود و در سکوت شب با بهت و حیرت، این صحنه های اعجاب انگیز را تماشا می کرد !
اینک وقت نماز شب شده بود . لیکن این نمازش، با همه نمازهایی که تاکنون خوانده بود بسیار تفاوت داشت . حلاوت و شیرینی نماز، سخت او را مجذوب خود کرده بود، با طلوع خورشید که دروازه های شهر گشوده گشت ، دختر جوان به خانه اش بازگشت و محمدباقر نیز برای این توفیق و پیروزی به سجده رفت و از خدای مهربان سپاسگزاری کرد .
او که به سبب روزه داری و بیداری شب بسیار خسته و گرسنه بود اندکی نان خورد و سپس بی اختیار به خواب فرو رفت . چند ساعتی نگذشته بود که همهمه ها و سروصداهایی او را از خواب بیدار کرد ، به سوی پنجره رفت و با دیدن صحنه ای سخت نگران شد !
او شاه عباس صفوی را دید که همراه آن دختر جوان، با قاضی القضات شهر، و با تعدادی از افسران و سربازان به سوی مدرسه می آمدند . با خود گفت : نکند تهمتی به من زده باشند و اکنون …. !
شاه به سوی محمدباقر آمد، در برابرش ایستاد ! و گفت : دیشب تا به صبح نگران دخترم بودیم ، همه جا در پی او گشتیم و برای سالم یافتن او نذر و نیازها کردیم! چند ساعت پیش دخترم آمد و تمام ماجرا را برایم بازگو کرد!
اینک اگر افتخار بدهید، می خواهم او را به همسری شما در آورم !
محمدباقر که تا این لحظه نگران بود ، به یکباره نفس سرد و راحتی کشید و در دل خدا را شکر کرد .
او که لبخندی مودبانه بر لبانش نقش بسته بود سرش را بالا گرفت، نگاهی به شاه کرد و بدین ترتیب با عزت و سرافرازی و پاکدامنی، داماد شاه گشت .
محمدباقرمیرداماد در بسیاری علوم و به ویژه در فلسفه و عرفان و علوم غریبه، به مدارج عالی رسید ، به گونه ای که ملاصدرای شیرازی (معروف به صدرالمتألهین ) یکی از شاگردان ممتاز او گردید .
موسوی خوانساری ، محمدباقر ، روضات الجنات ، ج 2 ، ص 64
اللهم عجل لولیک الفرج
چهارشنبه 91/11/11
بیا که باغ پر از عطر دلربایی توست
شکوفه چشم به راه گره گشایی توست
خدا کند تو بیایی و صبح سربزند
که بی ستاره ترین شب ، شب جدایی توست
به دیر پایی شب های انتظار قسم
کبوتر دلم ای نازنین هوایی توست
مدینه را تو صفا می دهی ز مقدم خویش
مدینه منتظر نور کبریایی توست
کنار تربت زهرا اگر چه شمعی نیست
بقیع هم همه شب غرق روشنایی توست
میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و روز اخلاق و مهرورزی میلاد حضرت امام جعفر صادق (ع) موسس مذهب جعفری تهنیت باد .
دوشنبه 91/11/09
ای لهجه ات زنغمه باران فصیح تر / لبخندت از تبسم گل ها ملیح تر
بر موی تو نسیم بهشتی دخیل بست / یعنی ندیده از خم زلفت ضریح تر
ای با خدای عرش زموسی کلیم تر / با ساکنان فرش زعیسی مسیح تر
با دیدن تو عشق نمک گیر شد که دید / روی تو از چهره یوسف ملیح تر
تو شاه بیت شعر غزل خیز خلقتی / حسن ختام قصه سبز نبوتی
زپشت پرده تا مه من آشکار شد / ماه و فلک زمهر رخش شرمسار شد
قامت قیامتی است زقد رسای او / ابروی او نشانه ای از ذوالفقار شد
شاه ملک خدم، که به دربار حضرتش / موسی غلام و عیسی خدمتگذار شد
آن فخر ممکنات که بر جمله کائنات / مرآت ذات حضرت پروردگار شد
هم مخزن علوم ز ما کان و یکون / شرع نبی ز همت او پایدار شد
پذیرش سراسری سطح دو حوزه علمیه خواهران
چهارشنبه 91/11/04
مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) :
« حضور دانشمندان اسلامی زن در عرصه های مختلف - مثل حضور دانشمندان فرزانه و فهمیده ی دانشگاهی زن که متدین و متشرع هستند- اثرات بسیار عظیمی را در دنیا می گذارد . »
شما که می خواهید وجودی مفید و موثر باشید. برای سال تحصیلی 92-91 ، حوزه علمیه آماده است تا از همه خواهران علاقمند به آموزش های حوزوی، ثبت نام به عمل آورد.
اهداف دوره عمومی - سطح دو
• تربیت کارشناسان مسائل دینی، مشاوران مذهبی و مبلغان کارآمد
• تربیت مربیان و معلمان معارف اسلامی
• آماده سازی برتر برای تحصیل در مقاطع بالاتر
شرایط اختصاصی داوطلبان حضوری
• داشتن مدرک دیپلم یا بالاتر با حداقل معدل کل 12 یا اشتغال به تحصیل در سال سوم نظام جدید با میانگین معدل حداقل 12 از سال اول و دوم
• حداکثر 30 سال سن برای داوطلبان دیپلم
• حداکثر 22 سال سن برای داوطلبان خوابگاهی
• سنوات تحصیلی بالاتر صرفا به سن داوطلبان اضافه می شود
• قبولی در آزمون ورودی و سایر مراحل پذیرش
شرایط داوطلبان نیمه حضوری
• داشتن مدرک دیپلم یا بالاتر با حداقل معدل کل 15
• این دوره محدودیت سنی ندارد
• قبولی در آزمون ورودی و سایر مراحل پذیرش
• محتوا و برنامه های دوره نیمه حضوری همانند دوره حضوری است با این تفاوت که حدود دو سال اول تحصیلی الزاما حضوری و بقیه به صورت غیرحضوری برگزار می شود.
داوطلبان معاف از آزمون
حافظان کل قرآن یا نهج البلاغه و فارغ التحصیلان مراکز آموزش عالی در مقطع کارشناسی و بالاتر، با احراز شرایط، معاف از آزمون خواهند بود.
• به فارغ التحصیلان دوره های فوق الذکر دانشنامه سطح دو اعطا می شود که براساس مصوبات 368 و 502 شورای عالی انقلاب فرهنگی، از تمامی مزایای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی برخوردارند.
• زمان ثبت نام: از اول اسفند ماه تا 28 اسفند ماه 1391
• جهت دریافت دفترچه راهنمای پذیرش و کارت ویژه ثبت نام به مدرسه علمیه الزهرا (س) خرم بید ناحیه یک روبه روی پارک سعدی شهرک امام مراجعه و یا از طریق سایت پذیرش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران به نشانی www.whc.ir/paziresh به صورت اینترنتی ثبت نام نمایید.
• جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 07523521790 تماس حاصل نمایید.
در فرج آقا امام زمان (عج)
چهارشنبه 91/11/04
آقا ردای سبز امامت مبارکت / پوشیدن لباس خلافت مبارکت
ای آخرین ذخیره زهرایی حسین / آغاز روزگار امامت مبارکت
************ « اللهم عجل لولیک الفرج »*************
در محضر بزرگان
سه شنبه 91/11/03
علامه حسن زاده آملی :
« تا دهان بسته نشود دل باز نمی شود و تا عبدالله نشوی عندالله نشوی ،، آنگاه از انسان اگر سر برود سحر نرود !!»
آیت الله شاه آبادی :
« سه آیه آخر سوره حشر را تلاوت کنید تا ملکه ذهنتان شود وقتی در جواب سوال ( من ربک ) ملکین در شب اول قبر آن را تلاوت کنید آنها مات و متحیر می شوند . »
دعا کردن
دوشنبه 91/11/02
الاطلیعه ی کوثر سفر بس است بیا/غروب غربت مادر سفر بس است
بیا/بیا که چشم به راهت نشسته خاک بقیع / به جان فاطمه دیگر سفر بس است بیا
آغاز امامت ولی نعمتمان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء ) تهنیت باد
امام صادق (ع) می فرمایند :
« اگر خواستید هر دعایی که می کنید مستجاب شود از همه مردم مأیوس شوید و امیدی جز از خدا نداشته باشید . وقتی خداوند از دلت این مساله را دانست آنگاه هر چیز بخواهید به تو می دهد .»
التماس دعا
حجابی که شاید در آینده ، دیگر برتر نباشد
دوشنبه 91/11/02
امروز چادرم گرفت به بخاری و سوخت
بله … چادرم ! همون چیزی که از عشق به بندگی خدا بهش رسیدم که بهم عزت داده
چادرم! همون چیزی که تاج بندگیمه و منو حفظ کرده
چادرم! همون چیزی که خدا برام انتخابش کرده و منو نسبت به همه اونا که ندارنش برتری بخشیده
چادرم! همون چیزی که باعث میشه به جای خودم شخصیتم رو ببینن و اینجا در سرزمین من چادر خیلی ارزش داره ولی نه ارزش معنوی………..
همه بسیج شدن تا ارزش مادیش رو بالا ببرن تا از معنویتش کم بشه و تازه امروز وقتی برای خرید چادر رفتم فهمیدم که :
اینجا دیگه لازم نیست خودت رو خسته کنی تا یک دختر خانم رو به حجاب برتر علاقه مند کنی چون اینقدر گرونه که پول خرید شو نداره اینجا دیگه لازم نیست سعی کنی بهترین و با کیفیت ترین چادر رو بپوشی و بهش افتخار کنی چون اینقدر گرونه که پول خرید شو نداری
اینجا دیگه لازم نیست از خریدن چادر لذت ببری و برای پوشیدنش ذوق و شوق داشته باشی چون اینقدر گرونه که پول خرید شو نداری
و من دلگیرم از اینکه دختر محجبه ای را به خاطر چادر کهنه اش به تمسخر گرفتند چون اینقدر گرونه که او پول خرید شو نداره
و من دلگیرم از اینکه در سرزمین من ، در سرزمین شیعه نشین ، مهد حجاب ، جایی که دخترانش الگو از دخت پیامبر میگیرند ارزش مادی حجاب برتر به اندازه ای است که دوستم می گفت :
( حجاب برتری را که تهیه کردنش پدرم را شرمنده من میکند دوست ندارم )
و من دلگیرم از اینکه اینجا دیگه تلاش برای نگهداری چادر بخاطر حفظ ارزشش معنویش نیست به خاطر اینه که اینقدر گرونه که …
و من دلگیرم از اینکه چرا دشمن میلیون ها دلار خرج نابودی جوانان ما میکند و ما برای حفظ همین اندک دختر محجبه قیمت را کمی کاهش نمی دهیم .
و من دلگیرم از اینکه مادیات میخواد حجاب برتر رو از دختران سرزمین من بگیره و دشمن خرسند از این موضوع تمامی محصولات
خودش رو با ارزان ترین قیمت داره آماده میکنه …
لطفاً ایده ها و نظرات خود رادر مورد ترویج چادر به عنوان حجاب برتر و کاهش قیمت مادی آن و نقش حوزه ها در این امر را به وبلاگمان ارسال نمایید .
از همکاری شما عزیزان سپاسگزاریم .
دل نوشته
چهارشنبه 91/09/29
دلتنگم نمی خواهی بیایی . مولای من ای پناه بی پناهان بیا تا با آمدنت زندگی معنا بگیرد . آقاجون می ترسم و ترسم از آن است که زمانی که بیایی که دیگر من نباشم . آقا جون می دانم دلت از دست گناهان شیعیان خون است اما آقا من آمده ام تا در مکتب جدت امام صادق درس بخوانم تزکیه و تهذیب نفس کنم خودم را بسازم تا بتوانم جامعه و مردم جامعه را همان طور که می خواهی بسازم و جامعه را برای آمدنت آماده کنم . امیدوارم و از خدای خود می خواهم در این راهی که مرا قرار داده پیروز و سربلند بیرون آورد تا شرمنده ی شما و پدرانت نشوم .
انشاء الله
« جهان در انتظار توست کی می آیی . اَللَّهُم عَجِّل لِوَلِیکَ الفَرَج »
خواهر طلبه زهرا عطائی
دل نوشته
یکشنبه 91/09/26
نام حسین و ماجرای شهادت او همانند نفس کشیدن ، برای حفظ میان اسلام ناب ، همواره باید تکرار شود . حسین و ماجرای کربلا دریایی است که به اقیانوس ابدیت جاری است . باید امواج حیات همواره از این دریا باران رحمت بگیرند و بر صفحه روح و جان انسانها ببارد ، اگر این باران متوقف شود مزرعه دل می خشکد و همچون بیابانی خشک خواهد شد . وقفی به فکر توصیف عاشورا و حسین می افتم زبانم بسته می شود می ایستم صبر می کنم می نگرم و از ناتوانی خویش درمانده می شوم که قادر نیستم او به وصف بگشانم دلم می گیرد سر تا سر وجودم غرق ماتم می شود تا شاید کلمات به کمک آینده واژه ها همت کنند تا بتوانم گوشه ای از آن را وصف کنم .
کجاست آن معصومیت سحرگاه که عطرش در خاطر سجاده های نیایش جا داده است بر کجاست ظهر عاشورا به سایه ای از روزگار کم شد . سایه ای که تمام خورشید تا ابد از وجود او به ابدیت می رسند امشب برای ستاره های عزادار هیچ سری بی بدن نیست و همراه با ثانیه های ناگزیر می سوزند امشب یکی از رنج های بی شمار زینب است . صدا صدای زنگ باخته ی شب است که همه چیز را در آتش خیمه ها می سوزاند مولا نمی یابمت اما در کنار تو گریه مرسوم است .
فاطمه السادات موسوی
یاد ایام
سه شنبه 91/09/14
سه شنبه 14 آذر ماه سال 1391 مصادف با 19 محرم الحرام 1434 قمری است ، مناسبت قمری این روز حرکت کاروان اسیران کربلا به طرف شام (61 ق) حرکت کاروان کربلا به سوی شام در این روز اهل بیت سید الشهداء (ع) را از کوفه به سوی شام حرکت دادند . (الواقایع و الحوادث : ج 4 ص 114 )
روزی که نزد امام ششم نام امام حسین را می بردند ، دیگر تا شب تبسم نمی کرد . (نفس المهموم، ترجمه آیت الله کمره ای ص 59.)
ابی عماره نوحه خوان می گوید : در محضر امام صادق (ع) نوحه امام حسین ( ع ) را خواندم ، امام صادق (ع) گریست ، باز خواندم ، او نیز گریست ، باز خواندم ، او نیز گریست ، مرثیه را ادامه دادم تا سراسر خانه را گریه فرا گرفت . ( نفس المهموم ، محدث قمی ) ره ، ترجمه آیت الله کمره ای ، ص 59 .
جعفر بن عفان بر امام صادق (ع) وارد شد ، امام (ع) او را احترام کرد و نزدیک خود نشانید . امام (ع) به او فرمود : شنیده ام درباره حسین (ع) شعر می گویی و خوب می گویی . عرض کرد : آری ، فدایت شوم و اشعار مرثیه حسین (ع) را در آن مجلس خواند . امام صادق و کسانی که با او بودند ، گریستند و اشک بر محاسن امام (ع) جاری شد . (همان مدرک ، ص 60 . )
جعفر بن قولویه از داوود رقی نقل می کند که به حضور امام ششم (ع) رسیدم ، ایشان وقتی که آب نوشید گریه اش گرفت و چشمانش پر از اشک شد و فرمود « خدا لعنت کند کشنده حسین را … » (نفس المهموم ، ترجمه آیت الله کمره ای ، ص 62 . )
جعفر بن قولویه از داوود رقی نقل می کند که به حضور امام ششم (ع) رسیدم ، ایشان وقتی که آب نوشید گریه اش گرفت و چشمانش پر از اشک شد و فرمود : « خداوند لعنت کند کشنده حسین را … » ( نفس المهموم . ترجمه آیت الله کمره ای )
یاد ایام
سه شنبه 91/09/14
سه شنبه 14 آذر ماه سال 1391 مصادف با 19 محرم الحرام 1434 قمری است ، مناسبت قمری این روز حرکت کاروان اسیران کربلا به طرف شام (61 ق) حرکت کاروان کربلا به سوی شام در این روز اهل بیت سید الشهداء (ع) را از کوفه به سوی شام حرکت دادند . (الواقایع و الحوادث : ج 4 ص 114 )
روزی که نزد امام ششم نام امام حسین را می بردند ، دیگر تا شب تبسم نمی کرد . (نفس المهموم، ترجمه آیت الله کمره ای ص 59.)
ابی عماره نوحه خوان می گوید : در محضر امام صادق (ع) نوحه امام حسین ( ع ) را خواندم ، امام صادق (ع) گریست ، باز خواندم ، او نیز گریست ، باز خواندم ، او نیز گریست ، مرثیه را ادامه دادم تا سراسر خانه را گریه فرا گرفت . ( نفس المهموم ، محدث قمی ) ره ، ترجمه آیت الله کمره ای ، ص 59 .
جعفر بن عفان بر امام صادق (ع) وارد شد ، امام (ع) او را احترام کرد و نزدیک خود نشانید . امام (ع) به او فرمود : شنیده ام درباره حسین (ع) شعر می گویی و خوب می گویی . عرض کرد : آری ، فدایت شوم و اشعار مرثیه حسین (ع) را در آن مجلس خواند . امام صادق و کسانی که با او بودند ، گریستند و اشک بر محاسن امام (ع) جاری شد . (همان مدرک ، ص 60 . )
جعفر بن قولویه از داوود رقی نقل می کند که به حضور امام ششم (ع) رسیدم ، ایشان وقتی که آب نوشید گریه اش گرفت و چشمانش پر از اشک شد و فرمود « خدا لعنت کند کشنده حسین را … » (نفس المهموم ، ترجمه آیت الله کمره ای ، ص 62 . )
جعفر بن قولویه از داوود رقی نقل می کند که به حضور امام ششم (ع) رسیدم ، ایشان وقتی که آب نوشید گریه اش گرفت و چشمانش پر از اشک شد و فرمود : « خداوند لعنت کند کشنده حسین را … » ( نفس المهموم . ترجمه آیت الله کمره ای )
روی پسر فاطمه را زمین نزنیم
یکشنبه 91/09/12
به قول استاد پناهیان :
فرض کنید می رید خونه به شما می گن مقام معظم رهبری زنگ زدن گفتن به فلانی بگید برای من دعا کند . با خودتون میگید : من ؟؟ !! آقا گفتن من براشون دعا کنم ؟؟!!
بابا امام زمان سفارش کردن دعا کنید برای من ، روی پسر فاطمه را زمین نزنیم .
استاد شما گناه می کنید ؟
سه شنبه 91/09/07
مقدس اردبیلی (ره) و سوال جالب طلبه نوجوان
نوجوانی که تازه وارد جمع طلاب علوم دینی شده بود و عبای نه چندان بزرگی بر دو ش خود انداخته بود این سوال را از مقدس پرسید : ( استاد شما گناه می کنید ؟ ) مقدس که تازه از کلاس درس اخلاق بیرون آمده بود و به سوالهای تک تک طلبه ها پاسخ می داد با شنیدن این سوال متعجب و خاموش شد و یک لحظه جثه نحیف طلبه تازه وارد را از نظر گذراند و لبخندی زد و فرمود : این چه سوالی است پرسیدی پسرم ؟ انسانها همه شان جایز الخطایند .
- انسان ها را می دانم استاد ، شما خودتان چطور ؟ مقدس دوباره با لبخند جواب داد : الله اکبر، حالا که اینقدر اصرار می کنی نه من گناه نمی کنم .
- آیا فکر گناه هم نمی کنید ؟ مقدس گفت : عزیزم فکر گناه هم نمی کنم .
سماجت طلبه ی تازه وارد که به اوج خود رسیده بود ، پرسید : چطور ؟ مگر امکان دارد استاد ؟ !
مقدس جواب داد : آری امکان دارد قبول ندارید ؟ من از شما سوالی می کنم جواب صحیح آن را بدهید . آیا شما نجس می خورید ؟ نوجوان خام احساس کرد استاد از در دشمنی با وی سخن می گوید : رنگ چهره اش تغییر یافت و کمی عقب کشید و گفت : نه استاد .
مقدس دوباره ، فاتحانه پرسید : حالا بگو ببینم فکر خوردن نجس را هم می کنی ؟ این بار طلبه مبتدی به یک حرف بسنده کرد : «نه» مقدس فرمود :
« گناه نزد من همانند آن ناپاک و نجس است »
طلبه در حالی که عرق شرم بر پیشانیش سنگینی می کرد از نزد مقدس دور شد و به گوشه ای رفت تا در مورد حرفهای استاد فکر اساسی کند .
زمانی از مادر مقدس اردبیلی از راز پیشرفت و مقامات عالی و معنوی وی پرسیدند در پاسخ پس از حمد الهی چنین گفت من هرگز لقمه ای شبهه ناک نخوردم و قبل از شیر دادن بچه وضو می گرفتم و ابداً چشم به نامحرم نمی انداختم و در تربیت کودک می کوشیدم و نظافت و طهارت او را مراعات می کردم و با بچه های خوب او را می نشاندم .
وصیت نامه امام حسین (ع)
دوشنبه 91/08/29
امام به هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه این وصیت نامه را نوشت و با مهر خویش ممهور ساخته به برادرش محمد حنیفه تحویل داد .
بسم الله الزحمن الرحیم
این وصیت حسین بن علی است به برادرش محمد حنیفه حسین گواهی می دهد به توحید و یگانگی خداوند و گواهی می دهد که برای خدا شریکی نیست و شهادت می دهد که محمد بنده و فرستاده اوست و آئین حق (اسلام ) را از سوی خدا آورده است و شهادت می دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسان ها را در چنین روزی زنده خواهد نمود .
امام (ع) پس از ابراز عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد اهداف بلند و حق طلبانه خود را از این سفر این چنین بیان می فرماید : و من نه از روی خودخواهی و یا برای خوش گذرانی و نه برای فساد و ستم گری از مدینه خارج می کردم بلکه هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علی بن ابیطالب (ع) است . پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند من با صبر و استقامت راه خود را پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و این افراد حکم کند که او بهترین حاکم است .
و برادر! این است وصیت من بر تو و توفیق از طرف خدا است ؛ و بر او توکل می کنم و برگشتم به سوی او است . در منزل «قصر بنی مقاتل » و در اواخر شب امام دستور داد جوانان مشک ها را پر از آب کردند و به سوی منزل بعدی حرکت نمودند به هنگامی که قافله در حرکت بود صدای امام (ع) به گوش رسید که کلمه استرجاع را مکرر بر زبان می راند : «اناالله و انا الیه راجعون والحمدلله رب العالمین ».
حضرت علی اکبر فرزند عزیزش که بسیار مورد علاقه پدر بود و از انگیزه این استرجاع سوال کرد : « یا ابتاه لم استرجعت» ؟
فرمود : در عالم خواب صدای هاتفی به گوشم رسید که گفت : « القوم یسیرون و الموت تسیریهم . »
این قافله در حرکتند مرگ است که این قافله را حرکت می دهد ، برای من معلوم گردید که سرنوشت، مرگ است .
حضرت علی اکبر (ع) عرضه داشت : « اوَلَسنا علی الحق ؟ مگر نه اینست که ما برحقیم ؟»
امام (ع) فرمود : بلی به خدا سوگند که ما بجز راه حق قدم بر نمی داریم .
علی اکبر عرضه داشت : اذا لا نبالی اََن نبمُوتَ محقّیِن . اگر بناست در راه حق بمیریم ترس از مرگ نداریم .
امام در این هنگام او را دعا فرمود : جزاک الله من وَلَدٍ … خداوند برای تو بهترین پاداش فرزندی را عنایت کند.
( طبری ، ج 7 ، ص 306 ؛ کامل ابن اثیر ، ج 3 ، ص 282 . )
profile_pictures
یکشنبه 91/08/28
ما را تو صفا ده به صفای صلوات ،، همراه ملک شو به نوای صلوات ،، گلزار بهشت است بهای صلوات ،، گویی همه جاهست صدای صلوات ،، خواهی که شود مشکلت آسان اینک، بفرست بر محمد و آلش صلوات ،
به اندازه ارادتتان به مولا و مقتدای دینمان و به کوری چشم دشمنان حضرتش در ختم صلوات شرکت نموده تا هزاران صلوات نثار ایشان شود .
فواید شلغم
دوشنبه 91/08/22
شلغم نه تنها از نظر داشتن ویتامین و خواص معدنی اش ارزنده است ؛ بلکه از نظر سایر ویژگی های غیر غذایی هم سر آمد بوده و در زمره سبزی های مهم شمرده می شود .
خواص
شلغم به سبب دارا بودن ده درصد مواد قندی و سرشار بودن از املاح مفیدی مانند کلسیم و منیزیم ، جزء مواد قندی و سرشاربودن از املاح مفیدی مانند کلسیم و منیزیم ، جزء مواد غذایی بسیاربا ارزش به حساب می آید و یکی از پاک کننده ها و سازنده های خون می باشد . همچنین شوره موجود در آن باعث تصفیه خون و دفاع از بدن در برار بیماری های عفونی می شود . پتاسیم موجود در شلغم ، چربی را خنثی می کند .
فواید
شلغم برطرف کننده سرفه است . نرم کننده سینه ، معده و روده است . اشتها را تحریک می کند . سنگ های مثانه، کلیه و کبد را خرد و ادرار را زیاد می کند . به علت داشتن ویتامین A-B-C بر نور چشم و قدرت بینایی می افزاید . ریشه شلغم اثر نرم کنندگی دارد و در رفع سیاه سرفه و آسم به صورت جوشانده های غلیظ و مخلوط با عسل ، مورد استفاده قرار می گیرد . جوشانده غلیظ شلغم به شکل مرهم ، در تسکین دردهای مفصلی، نفرس، آبسه ها، سرمازدگی و غیره به کار می رود .
شلغم دارای یک ماده ضد عفونی قوی است و به همین جهت در درمان سرماخوردگی و بیماری های عفونی تاثیر بسیار زیادی دارد . برای رشد و استحکام استخوان بندی بسیار مفید است . اگر ریشه های نازک و باریک روی شلغم ، خشک و ساییده شده و سپس با عسل مخلوط شود ، برای سختی ادرار مفید خواهد بود و بسیاری از امراض مجاری ادرار را درمان می کند . آب شلغم پخته را می توان در انواع گلو دردها و به خصوص عوارض سرماخوردگی قرقره کرده . چنانچه شلغم را در ظروف سربسته یا درون خمیر بپزید ، چون آب و اسانس های آن خارج نمی گردد . باعث زیاد شدن اشتها می شود .
آب شلغم به سبب داشتن انسولین گیاهی و ویتامین های مفید ، برای درمان مرض قند و سنگ مثانه مفید است . برای جلوگیری از ناراحتی های پوستی به ویژه جوش صورت (غرور) بسیار سود بخش است . شلغم به علت داشتن ویتامین C از رقیق شدن خون جلوگیری کرده و به علت وجود همین ویتامین ، مانع از خونریزی می شود و خستگی را برطرف می کند . ترشی شلغم ، مقوی احشاء ، اشتهاآور و بی نفخ است . تخم شلغم از نظر تمام خواص ، از شلغم مفیدتر و قوی تر است .
اسباب گسترش رزق و روزی
یکشنبه 91/08/21
1- زیارت حضرت سیدالشهداء (ع) 2- زیات حضرت امام صادق ( ع ) 3 - نماز شب
4- زیاد استغفار کردن 5- در کارها حسن نیت داشتن 6- انفاق و صدقه
7- شکر خدا 8- احسان و نیکی به خانواده 9- حسن خلق
10- دعا و طلب از خداوند 11 - دعا به برادر دینی 12- پرداخت زکات و خمس مال
13- همیشه با وضو بودن 14 - صله رحم 15 - سخاوت داشتن
16- امانت دار بودن 17- تفقه در دین 18 - زیاد تکبیر گفتن
19- قرائت قرآن 20 - قبل از اذان در مسجد حاضر شدن 21 - نماز اول وقت خواندن
بر گرفته از کتاب گسترش برکت و رزق از حبیب الله تقیان
24 ذی الحجه روز مباهله گرامی باد
شنبه 91/08/20
مباهله در لغت و اصطلاح :
واژه مباهله مشتق از ماده « بَهَلَ» به معنای «لعنت کرد» است و جمله «بَهَله الله » به معنای خدا و لعنت کرد» می باشد .
البته مباهله با لعن این تفاوت را دارد که لعن عبارت است از دعا کردن به زیان شخص تا از رحمت الهی دور باشد. و «بُهل» اجتهاد در لعن است ، از این رو کسی را که بر التماس در دعا و نفرین پای می فشارد « مبتهِل » می نامند .
آنچه در اصطلاح آن را «مباهله» می دانند این است که اگر دو گروه … که ادعای دینی دارند - خود را محق و طرف مقابل را باطل بدانند و با بحث و استدلال به جایی نرسند هر یک از دو گروه عزیزان خود را فرا می خواند و دست به دعا بر می دارد و خدای خویش را می خواند و هر یک دیگری را نفرین می کند تا …
مقطع زمانی واقعه مباهله :
واقعه تاریخی مباهله رسول خدا (ص) با مسیحیان نجران، پس از نبرد تبوک بود . شیخ مفید آمدن هیئت نصارا به حضور رسول خدا (ص) را پس از ماجرای فتح مکه و سرازیر شدن هیئت های طوایف و قبایل به سوی پیغمبر (ص) ذکر کرده است . (شیخ مفید ، الارشاد ، ج 1 ، ص 222 .)
مسیحیان در این بحث قانع نشدند و پیامبر اکرم (ص) به دستور خداوند آنان را به مباهله فراخواند .
دستور خداوند چنین بود : «هرگاه بعد از علم و دانشی که درباره مسیح به تو رسیده باز کسانی با تو به محاجَّه و ستیز برخیزند بگو : بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم ، شما هم فرزندان خود را ، ما زنان خویش را دعوت نماییم ، شما زنان خود را ، ما از نفوس خود دعوت کنیم و شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم ، و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم .»
در روز موعود در حالی که دست علی (ع) در دست پیامبر اکرم (ص) بود و امام حسن و امام حسین (ع) پیش روی آن حضرت می رفتند و فاطمه (س) پشت سر پدر حرکت می کرد ، عزیزان پیامبر اکرم (ص) به میعادگاه آمدند .
حضرت رسول در حالی که عبای مویین سیاه رنگی بر دوش داشت ، جلو آمد تا به نزدیکی دو درخت رسید . فرمود میان دو درخت را هموار کنند . عبای خود را بر درخت ها کشید و همراهان خود را در زیر آن جای داد و خود در پیش ایستاد و دوش چپ خود را به زیر عبا برد وبر کمانی که در دست داشت تکیه داد و دست راست را برای مباهله به سوی آسمان بلند کرد . مردم از دور می نگریستند که چه خواهد شد . مجله مبلغان شماره 38
امید است همه ما در زمره کسانی باشیم که دست دعای حضرت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) برای ما بلند شود و مورد خشم و غضب ایشان قرار نگیریم و توفیق معرفت به امام زمان (عج) را خداوند به همه ما عنایت فرماید . انشاالله
واقعه مباهله 24 ذی الحجه روز مباهله
شنبه 91/08/20
مباهله در لغت و اصطلاح :
واژه مباهله مشتق از ماده « بَهَلَ» به معنای «لعنت کرد» است و جمله «بَهَله الله » به معنای خدا و لعنت کرد» می باشد .
البته مباهله با لعن این تفاوت را دارد که لعن عبارت است از دعا کردن به زیان شخص تا از رحمت الهی دور باشد. و «بُهل» اجتهاد در لعن است ، از این رو کسی را که بر التماس در دعا و نفرین پای می فشارد « مبتهِل » می نامند .
آنچه در اصطلاح آن را «مباهله» می دانند این است که اگر دو گروه … که ادعای دینی دارند - خود را محق و طرف مقابل را باطل بدانند و با بحث و استدلال به جایی نرسند هر یک از دو گروه عزیزان خود را فرا می خواند و دست به دعا بر می دارد و خدای خویش را می خواند و هر یک دیگری را نفرین می کند تا …
مقطع زمانی واقعه مباهله :
واقعه تاریخی مباهله رسول خدا (ص) با مسیحیان نجران، پس از نبرد تبوک بود . شیخ مفید آمدن هیئت نصارا به حضور رسول خدا (ص) را پس از ماجرای فتح مکه و سرازیر شدن هیئت های طوایف و قبایل به سوی پیغمبر (ص) ذکر کرده است . (شیخ مفید ، الارشاد ، ج 1 ، ص 222 .)
مسیحیان در این بحث قانع نشدند و پیامبر اکرم (ص) به دستور خداوند آنان را به مباهله فراخواند .
دستور خداوند چنین بود : «هرگاه بعد از علم و دانشی که درباره مسیح به تو رسیده باز کسانی با تو به محاجَّه و ستیز برخیزند بگو : بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم ، شما هم فرزندان خود را ، ما زنان خویش را دعوت نماییم ، شما زنان خود را ، ما از نفوس خود دعوت کنیم و شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم ، و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم .»
در روز موعود در حالی که دست علی (ع) در دست پیامبر اکرم (ص) بود و امام حسن و امام حسین (ع) پیش روی آن حضرت می رفتند و فاطمه (س) پشت سر پدر حرکت می کرد ، عزیزان پیامبر اکرم (ص) به میعادگاه آمدند .
حضرت رسول در حالی که عبای مویین سیاه رنگی بر دوش داشت ، جلو آمد تا به نزدیکی دو درخت رسید . فرمود میان دو درخت را هموار کنند . عبای خود را بر درخت ها کشید و همراهان خود را در زیر آن جای داد و خود در پیش ایستاد و دوش چپ خود را به زیر عبا برد وبر کمانی که در دست داشت تکیه داد و دست راست را برای مباهله به سوی آسمان بلند کرد . مردم از دور می نگریستند که چه خواهد شد . مجله مبلغان شماره 38
امید است همه ما در زمره کسانی باشیم که دست دعای حضرت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) برای ما بلند شود و مورد خشم و غضب ایشان قرار نگیریم و توفیق معرفت به امام زمان (عج) را خداوند به همه ما عنایت فرماید . انشاالله
احترام فوق العاده به همسر و خانواده
چهارشنبه 91/08/17
گویند :
در پشت مردان بزرگ و نامدار، زنان قوی، کار آمد و موفق و البته گمنام وجود دارند که صبر و تحمل و بردباری آنان در برابر مشکلات و تنگناهای زندگی موجب رشد و ترقی و تکامل همسران خود در عرصه های مختلف میگردد . به راستی اگر همراهی و تشویق وصبر و تحمل آنان نبود، این همه موفقیت نصیب مردان بزرگ و نامدار نمی شد .
کار نیکو
چهارشنبه 91/08/17
رسول اکرم (ص) :
بالاتر از هر کار نیکو، نیکویی دیگری است تا این که شخص در راه خدا کشته شود، آن زمان که در راه خدا شهید شد بالاتر از آن نیکویی وجود ندارد .
عید وفاداران ولایت مبارک
یکشنبه 91/08/14
غدیر کربلای عوام بود و کربلا ، غدیر خواص! در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد جفا شد و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد، وفا … ( عید وفاداران مبارک )
ادامه »میلاد امام هادی علیه السلام مبارک
چهارشنبه 91/08/10
امام هادی (ع) در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام « صریا » (صریا روستایی است به فاصله سه میل از مدینه که توسط امام کاظم (ع) تاسیس شده است ) به دنیا آمد . پدرش پیشوای نهم ، امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی « سمانه مغربیه » است که زنی با فضیلت ، شب زنده دار و با تقوا بود . آن حضرت در سال 220 ه.ق در8 سالگی ، پس از شهادت پدر گرامی اش به امامت رسید . امام علی النقی (ع ) در طول 33 سال امامت خویش ، با چند تن از خلفای عباسی هم عصر بود ؛ که به ترتیب عبارتند از :
1- معتصم ، برادر مامون ( 217-227 ) 2- واثق ، پسر معتصم ( 227- 232 )
3- متوکل ، برادر واثق (232-248 ) 4- منتصر ، پسر متوکل ( 6ماه )
5 - مستعین، پسر عموی منتصر ( 248-252 ) 6- معتز، پسر دیگر متوکل ( 252-255 )
زیارت جامعه یا منشور امامت
امام هادی (ع) علاوه بر زیارت غدیر ، برای تبیین جایگاه امامت و مشخص شدن منزلت پیشوایان معصوم (ع) یکی از آثارماندگارخویش را به نام زیارت «جامعه کبیره » که یک دوره امام شناسی جامع و کامل می باشد ، به شیفتگان معارف اهل بیت (ع) عرضه نموده است . به گفته علامه مجلسی ، این زیارت از نظر سند صحیح ترین و از جهت محتوی فراگیر ترین زیارت ها نسبت به ائمه اطهار (ع) می باشد و در مقایسه با دیگر زیارت ها از فصاحت لفظ و بلاغت معنی و شأن و منزلت والایی برخوردار است . ( هدیه الزائرین ، ج 99 ، ص 144 . )
پنج دوران عمر انسان
چهارشنبه 91/07/26
دوران پنج گانه عمر انسان که بعضی هر دوره را هشت سال می دانند به شرح ذیل است :
الف) کودکی : غفلت، بیخبری و بازی از ویژگی های آن است .
ب ) نوجوانی : در این دوره، سرگرمی جای بازی را می گیرد .
ج ) جوانی : که وقت زیبایی طلبی، شور، عشق و تجمل پرستی است .
د ) کهولت : که زمان تفاخر، احساسات کسب مقام و فخر است .
ه ) سالخوردگی :انسان به فکر افزایش مال، نفرات و گردآوری ثروت است .
معمولاً انسان باید این دوران را پشت سر بگذارد؛ ولی بعضی در پیری هم به فکر بازی و سرگرمی و معرکه گیری هستند، و برخی از این مراحل تا پایان عمر ادامه دارد . آیا دوران عمر انسان باید این گونه سپری شود ؟ افسوس و صد افسوس .
حضرت فاطمه (س)
دوشنبه 91/07/10
درود و سلام بیکران ، نثار معصومه ی ، مطهره و شهیده ای که بهانه و بلکه بهای خلقت بود، هم او که ام ابیهاست ، پاره ی تن رسول الله است ، شأن و منزلتش را کسی هم سنگ نیست .
افتخار برترین زنان عالم را دارد ، پیوند نبوت و ولایت و امامت است .رفعت مقامش را همین بس که آیه تطهیر بیانگر شأن اوست . پدرش خاتم النبین و الگوی حسنه ی عالمیان است ، مادرش خدیجه (ع) از برترین زنان عالم ، و خودش سیده نساء العالمین است ، همسرش مولی الکونین ، امیرالمومنین و فرزندان برومندش یکی سید الشهداء (ع) است که اسوه فداکاری و رشادت است ، و دیگری حسن است که در کرامت و تدبیر شهره است ، و دیگری زینب است که در فداکاری و بیان حقیقت و از خود گذشتگی چیزی از مادر کم ندارد . الگو بودن زهرا(س) را حد و حصری نیست ، جز او علی را کفوی نیست تا سلسله امامت را مادر باشد .
مکه سرزمین وحی ، قبله گاه اسلام، محل ولادت اوست و مدینه شهری که میزبان مهمترین هجرت رسول اکرم (ص) است ، مدفن اوست . البته که او راضیه، مرضیه، صدیقه، محدثه، زکیه و خلاصه فاطمه الزهرا(س) است . که خانه را از مهر مادری، اندیشه ی بلند نبوی و صفای بی بدیل همسری لبریز می نمود تا در سایه ی تعلیم و تربیت او ، مظلومیت توأم با تدبیر اسلامی در امام حسن (ع) جلوه کند و ظلم ستیزی و شجاعت در امام حسین (ع) تفسیر شود و عبودیت و خضوع در امام سجاد (ع) رخ بنماید و گشایش درهای علم توسط امام محمد باقر (ع) دنبال شده وگسترش میدان علم و نابغه پروری نصیب امام جعفر صادق (ع) گردد و قتدار و صبر معصومانه در امام کاظم (ع) نمایان شود ، رأفت ، استدلال گرایی و شبهه زدایی در امام رضا (ع) به اوج خود برسد و نبوغ و تقوا و بخشندگی در سن و سال پایین در امام جواد (ع) جلوه گر شده و نجابت را اندیشه ژرف و فقاهت و امانت در امام هادی (ع) و اخلاق پسندیده و فضل و دانش و خلاصه افتخار تربیت آخرین امام معصوم نصیب امام حسن عسکری (ع) گردد و فراگیر شدن عدالت و رفع ظلم و استبداد و گسترش اخوت و برادری و سرانجام خاتمه امامت در وجود با عظمت حضرت بقیه ا…الاعظم ولی عصر (عج) جلوه گر شود .